2777
2789
عنوان

شوهرم خیلی عجیب شده چند ساعته

1480 بازدید | 64 پست

امشب بعد از یک ماه داداشمو دیدم.اومدن خونه مامانم اینا.دوساعتم اونجا نبودیم.من زیاد جایی نمیرم چون استراحتم...جفتم پایینه.

مامانمم در جریان نبود ک میریم خونشون.بیرون بود.منو داداشمو زن داداشم و شوهرم بودیم...

همش حالم بد بود...نمی‌دونم سر چی شد حرف بچه دوم زدم الکی...گفتم با این وضعیت فکر دومیش هم هستم ولی یهو ناخودآگاه نگاه شوهرم کردم...زن داداشم گفت هه نگاه شوهرشم می‌کنه...

داداشم گفت انشالله حالت خوب میشه،باز یادت میره.دیگه حرفا تموم شد

منم حالم بد بود همش⁦☹️⁩شوهرمم همش پا پا میکرد ک گفتم اگه دوست داری برو پیش مامانت اینا.هر جور ک صلاح می دونی عزیزم.زود پا شد گفت آره میرم...


بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خب تا اینجا ک طوریش نی 😐

انقد در مورد امضای قبلیم پرسیدین ک جریان چی بوده گفتم بزار عوض کنم توضیح بدم عاقا کاربری قبلیم مال 96 بود ترکید فقط و فقط بدلیل یه گ و ز 😐😐😐😐😐 اشتباه نکنید من گو ز ی در نکردم😑😑😑😑 یه خانومی چنان جلوی شوهرش بوق زده بود ک مرد بیچاره زندگی رو ول کرده بود رفته بود خبری هم ازش نبوده حالا این بانوی گوز نشان اومده بود دنبال راه چاره بود ک مرده رو برگردونه ولی طبق محاسبات من با اون شدت ک ایشون انفجار داده بود الان مرده باید تو سطح کره مریخ مشغول یافتن نشانه های حیات باشه 😐😐 بانوان گرامی لطفا هنگام مراوده و معاشه با همسرانتان خودتونو سفت بگیرید اگه نمیتونین سفت وایسین حداقل تاپیکشو نزنید روا نیست شما بگوزی ما قطع دسترسی شیم 😑😑😑😑😥😥😥😥😥

مامانم همون موقع رسید کلی واسم خرید کرده بود.البته ما هم واسش شکلات و کیک برده بودیم...شوهرم چند دقیقه صبر کرد و رفت ...

چهل دقیقه بعدم زنگ زد ک ببینه میام،اومده بود دنبالم، من ۵ دقیقه بعدش پایین بودم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  9 ساعت پیش