من یه جاری دارم خدای سیاسته. با هم دوستیم ولی نم پس نمیده ولی من اوایل همه چیزیو بهش میگفتم اون نم پس نمیداد منم کم کم یاد گرفتم اصلا چیزی در مورد خانواده شوهر و تودم نمیگم. مثلا میره مسافرت برمیگرده من خبردار نمیشم. ولی تقی تا من میرم پارک زرتی میفهمه ینی خودم بهش میگم00