من خیلی افسرده یا ناراحت نیستم
ولی از حرفای شوهرم و خانواده خودم چیز بدی بهم نگنم باز گریم میگیره
دست خودمم نیست
امروز یهو تو ماشین زدم زیر گریه شوهرم تعحب کردگفت من چیزی گفتم اخه گفتم فقط یهو دلم برای بابا تنگ شده که چقدر زحمت میکشه و موهاش سفید شدن
شوهر من اون لحظه این جوری بود 😐😐😐😶😶