2777
2789
عنوان

بچهاااا بیاین

125 بازدید | 26 پست

بچها من ترس گرفتم همش فکرم منفیه ...فک میکنم زندگیم میخواد خراب شه مادرشوهرم اروم نمیشینه فکره سنو سالشو نمیکنه انگار یه خواهر شوهربدجنسه بیست سالس ن یه مادر شوهر ۶۰ ساله..خستم خیلی هر روز یه برنامه ای داریم ما...بچها شوهرم خسته شده دلش گرفته منم خسته شدم احتیاج داریم مغزمون استراحت کنه من نمیدونم این مادر تا مارو نکشه نمیشینه شوهرم از رفتارا و حرکات مادرش ناراحته ولی در اخر چون مادرشه سریع فراموش میکنه من چیکار کنم فراموشم نمیشه و همش تو ذهنم درگیرم ک دوباره ی مدت دگ چ برنامه ای داره..و همش غر میزنم وواییی خسته شدم ازین وضعیت جنگ اعصاب خدایا نجاتمون بده..وقت نمیکنیم شاد باشیم،

اصلا طرف خانوادمم شاد نیستن همیشه مشکل همیشه بد خلقی..امروز شوهرم اشک جم شد تو چشاش گف دلم خیلی گرفته...فهمیدم اونم مثه من شده..

بگین چکار کنم...راهه حل بدین 

  

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منم یمدت اینطوری بودم اسم خانواده شوهرم میومد گر میگرفتم. توخواب حرف میزدم. 

خدالعنت کنه ادمهایی رو که میخوان ارامش رو از کسی بگیرن

برای حاجتم یه صلوات میفرستید؟ممنونم شک ندارم که ب لطف خدای بزرگ بزودی زود ،یه خانم معلم میشم ان شا الله 
فاصله بگيريد از مادرشوهرت

فاصله گرفتیم...بعد اون نقشش عوض میشه اصن خخخخیلی بیکاره بخدا..یه مدت فازه دوستی میگیره میاد بعد دوباره دو بهم زنی..الان بازه دوستی برداشت امروز اومد شوهرمم فک کنم دلتنگ مادرش شده یا ن نمیدونم ولی پیشنهاد مسافرت رو داد با مامانش بریم🤕ای خدا اونم از خدا خواسته قبول کرد منم ساکت  نگاه میکردم شوهرم سریع فراموش میکنه اقا اینا خیلی جون دارن برای بحثو این برنامها من حس میکنم کم اوردم نابود شدم

  
نمیزاره نمیزاره... دعا کن تورو خدا این مسافرت مشهد برامون جور بشه ک خیلی خسته ایم

ان شا الله جور بشه برا منم اونجا دعا کنی . یا امام رضا بطلبش جز تو کسی رو نداره

گرچه در دور و برم اینهمه شیطان دارم ...من به شیطان دوچشمان تو ایمان دارم
منم یمدت اینطوری بودم اسم خانواده شوهرم میومد گر میگرفتم. توخواب حرف میزدم.  خدالعنت کنه ادمها ...

وای من اینجوری شدم خواهر جان بگو چکار کنیم تو چکار کردی این نمیزاره ارامش داشته باشیم بخدا من کاریش ندارم احترامشو دارم ولی اونه ک میجنگه همش

  
فاصله گرفتیم...بعد اون نقشش عوض میشه اصن خخخخیلی بیکاره بخدا..یه مدت فازه دوستی میگیره میاد بعد دوبا ...

شوهرت از كاراي مامانت خسته شده بعد بهش ميگه ك بياد مسافرت باهاتون؟

اين ديگه چجوره

دوري و دوستي باش باهاش

وای من اینجوری شدم خواهر جان بگو چکار کنیم تو چکار کردی این نمیزاره ارامش داشته باشیم بخدا من کاریش ...

تنهاراهش اینه که شوهرت بهش محل نذاره

برای حاجتم یه صلوات میفرستید؟ممنونم شک ندارم که ب لطف خدای بزرگ بزودی زود ،یه خانم معلم میشم ان شا الله 
رفتار و کردارش نسبت به شما و پسرشه و ازتون عیب جویی میکنه؟ 

بهت بگم شاخ در میاری ی مدت میاد اننننقدر بده جاریمو میگه ناگفته نماند با جاریم صمیمی نیستم زیاد ک بازم اون اتیش انداخته بینمون..بعدش منکه دلم پر شه یهو جایی میبینم مادرشوهرمو جاریم هستن مادرشوهرم چسبیده ب جاریم و اون پسرش بعد منو کم محلی میکنه الان دوهزاریم جا افتاده ک اینجا ازونا بد میگه اونجا از ما..خلاصه ی مدتم میاد خواهر شوهرمو سوژه میکنه اینقدر راجبش حرف میزنه ک تنبله چاقه فلانه تا ما از رو دلسوزی میگیم بره دکتر میره بهش میگه اینا گفتن تو چاقی تنبلی دکتر نمیری میبینیم خواهرشوهرم توپش پره...وقتی میبینه منو شوهرم خوبیم میاد با من جور میشه از شوهرم بد میگه..ب نتیجه نرسید فرداش با شوهرم جوره از من بد میگه الان اینروزا گیجه همه انگار اخلاقش دسشون اومده بخاطر همین گیج شده نمیدونه چکار کنه حوصلش سر نره...اگ ببینیش گوشیش ۲۴ ساعته زنگ میخوره یا خودش میزنه پشت سر فامیلو اشنا و غریبه غیبت میکنه....

من فقط تو انرژی ک داره موندم

  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز