زنگ بزن به زنیکه بگو ازین به بعد وقتی داری تو آینه به خودت نگاه میکنی یادت بیاد من ر،،دم وسط پیشونیت.
حداقل دل ادم خنک شه.به باباتم که اصل کاریه به موقعش یه تیکه گنننده بنداز ..مثلا حیف مامان چجوری بهت دادنش!
برای جذب پول اول فرکانستونو باپول دریه مسیر قرار بده.
جمله تتکیدی مثبت بکار ببر .مثلا من ثروتمندم.
من عاشق پولمو پولم عاشقه من وهر لحظه هرثانیه هردقیقه بیشترو بیشتر به سمتم میاد.
همینک پول وفراوانی برکت که حق الهی منست به سمتم جاری میشود
بازی فراوانی رو انجام بدین. یه کاغذو خودکار فقط نیاز دازین.
بازی اینجوره که مثلا امروز یه ملیون بهت میدن. *تو ذهنت تو حساب ذهنیتون*ببااید این یه ملیونو خرج کنی.
فردا دوملیون
پس فردا سه
روز چهارم چهار
پنج.شش...
همینطور هرروز پول میاد حساب خیالیت باید پولاون روز رو همون روز خرج کنی.
وسایل خیالی که میخریو بنویس تو کاغذه.
تا هر روز که میخوای ادامه بدی مثلا چهل روز، چهل میلیون میریزن حساب خیالیت.باید چهل میلیون رو خرج کنی.
وقتی روزی که تیین کردی تموم شد دیگه رها سازی کن. ولش کن.
بعدش پول میاد دستتون.
یه چله دارم میذارم چله جذب پول وامکانات وبرکات بافرشتگان. الان روز بیستودوم هستیم .
اگه میخوای میتونی باما باشی اگرم نه از اول خودتون انجام بدین..کار خاصی نمیخواد انحام بدیم فقط چیزای که مینویسم رو میخونید جملاتشو حفظ میکنید وانجام میدین.باور داشته باشین واستون اتفاق میفته.
نمیدونم چی بگم من تا حالا خیانت زن به مرد رو ندیدم و نمیدونم چه حسی داره ولی خیانت مرد رو زیاد دیدم امیدوارم خدا یه عذابی براشون در نظر گرفته باشه
این تاپیک مراقبه میذارم.
یه لینک تاپیک هم گذاشتم داخلش اونم بخونید نتابجی که بچها گرفتن هست. نشونه ها.
من پپیش دانشگاهی بود متوجه خیانت بابام شدم...با خواهر بردارم گفتم اونام تیز شدن فهمیدن...من نوجونی با مامامپ خیلی بحث میکردیم مخصوصا سر ظرف شستن...یبار با گریه داد زدم چشاتو باز کن زندگی ب همین طرف شستن نیس...دوتام زد تو سرم گفت گ و نخور...بابام نطامیه نمیتونستیم بهش حرفی بزنیم سرمون میبرید.. ب مامانم تو اشتی هی تلویحا😆🤭میگفتیم ولی نمیگرفت دیگه خنگم بود ...خلاصه من ازدواج کروم ب خاله هام گفتم خواهرتون خیلی خنگه ..فک‌می‌کنه عقل کله..یجور بهش بفهمونید حداقل پول بگیره..ی پس انداری داشته باشه برا روز مبادا ..اونام تلویحا نگفتن یهویی گفتن شوهرت مشکوکه..مامانم زیربار نرفت گفت نه اون جونش برای می میره..امکان نداره...خلاصه فهمید ک اووه جقد پرته...بایام بخاطر ا ن زنیکه ک دوسال ازمن بزرگتر بود ماماممو زد دستشو شکوند چشماش کبود..بعد میمود حرف میزد باز مامانم خر حرفاش میشد...جوزیکه بابام دس گراشت رو قران گفت من با کسی رابطه نامشروع ندارم...مامانم همچنان خنگ طور ادامه داد...یچه من دنیا اوند....بابام میخاس صداش کنه چنبار اسم فایزه و ماعده اورد...تیز شدم..طبق تحقیقاتی ک داشتم متوجه شدم بچه های زنن...بابام یک کیلو خیار میگرفت برا خونه..میگعتت یع کیلووووو خیارررگرعتم ...منت میزاشت ب مامام گفته بود بیزارم از این بچه هات...مارو میگعت...حالا ما اینقدر مودب احترام نگه دار.همه جا زبانزدیم ولی بابام میگفت مثل دخترای فلانی هستین ..دخترای فلانی خرابن...زنه خوب نقششو بازی کرده بود بابام براش خونه گرفته بود . الان چنوقته افسرده شدع بابام...همش میگه بچه های من پاکترینن😂ظرفازو میشوره احترام میزارا..فک کنم زنه ک و نش گزاشته...زندگی خیلی بی رحمه..
[QUOTE=97127701]من پپیش دانشگاهی بود متوجه خیانت بابام شدم...با خواهر بردارم گفتم اونام تیز شدن فهمیدن...من نوجونی ب ...[/QUOTاونج اش که میگی یه چی میخره اینقدر منت میزاره که نگو خدا بخیر کنه من که فاتحشو الان خوندم شمام صلواتشو بفرستین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
36 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
