چگونه از وابستگی به شوهر دوری کنیم

چند ساله ازدواج کردی؟

من وابستگیم خیلی کمه.ولی آدم فک میکنه پس چرا تو این زندگی موندم؟

گرچه خیلی وقتها بهم توجه داره ولی یه مرتبه یه برنامه برا خودش میچینه تنهایی.میرم تو شوک.بعد کلی فلسفه بافی میکنه که نباید اینقدر وابسته باشی

میدونم این رفتارو اگه من باهاش بکنم سر ماه سکته رو زده یا سرطان گرفته.بازم ما زنها خیلی مقاومیم

البته نباید بین تون جدایی باشه جذبش کنید محبتش کنید

من ازبچگی همیشه قوی ومستقل بودم به کسی وابسته نبودم حتی خانواده ووالدینم تومدرسه ودانشگاه وسرکارهمینطوری بودم الانم که پسرم نه ساله است همینطور نوزادم بود روپای خودم بودم همه تعجب میکردند ازچیزی نمیترسیدم خودم انجام میدادم کارام رو همسرمم کمکم نبود و سرکار بودهمیشه وهنوزم سرش شلوغه 

تامیتونی قوی وزرنگ ومستقل وخلاق باش توزندگیت بچه نیستی قهرنکن جذبه داشته باش ووقار امامهربون باش کینه ای نباش بچه بازی درنیار زن ستون خونه است ستون باید محکم باشه تاخونه نریزه

دقیقا شوهر من به هر کارش می‌رسه خیلی راحت عین خیالشم نیست

توصیم بهت آوردن بچه س.دو سه تا.باور کن بچه رو آدمم باهاش عشق میکنه.بزرگم بشه میشه مونس تنهاییت

رو بچه سرمایه گذاری کن

من الان میبینم مادرشوهرم به خاطر وجود دختراش چقدر سرگرمه.مادر خودم تنهاس چون دو تا بیشتر نداشت.منم ازش دورم

     کاملا باحرفای شما موافقم، دلیل اصلی وابستگی پول یا رفتار شوهر نیست، دلیل اصلیش خودمونیم، وقتی قوی باشیم و روی پای خودمون وایسیم برای زندگیمون برنامه و هدف داشته باشیم، و از همه مهمتر هیچکسو مهمتر از خودمون نکنیم به یه آرامشی میرسیم که دیگ کسی نمیتونه ازمون بگیرش

مشکل بیشتر ما خانوما زیادی فکر کردن به شوهرامون و ذره بین گذاشتن روی کاراشونو، وقتی سرمون به کارهای مهم خودمون گرم باشه دیگ انقد کسی برامون مهم نمیشه که کوچکترین بدرفتاریش دلمونو بشکنه

الانم فکرکن خواهرتم کاری بوددرخدمتم مراقب خودت باش بی خیال باش بخودت برس

احسنت