2777
2789
عنوان

زندگی سرد و بی روح من😔

1059 بازدید | 20 پست

دوستان شوهرم بشدت سرد و بی میل شده اصلا دیگ بهم توجه نمیکنه  

گوشیش رمز داشت حدود یه ماه پیش دیدم داره رمزشو باز میکنه  رفت حموم رمزشو باز کردم    دیدم  به همسر قبلیش که الان اونم حاملس و شوهر کرده تو اینستا  دایرکت فرستاده    بعد اهنگ شیک و پیک رو فرستاده بود   اونم قلب فرستاده بود شوهرم قلب فرستاده بود       من از اول میدونستم که شوهرم قبلن دوستش داشته و سر خیانت اون طلاق گرفته   و دختر خواهرشوهرمم گفت که  قبلش دیوانه وار عاشقش بوده ولی بعد خیانتش  ازش متنفر شده         


منم اون شب کلی غرغر کردم که من برات هیچی کم نذاشتم  چرا داری بهم خیانت  میکنی    با دارو ندارت ساختم با اخلاقای گندت با سیگارت با خونه های گندی که زندگی کردیم   کتکم زدی به هیچکی نگفتم   با اخلاق بد خانوادت   به خانوادم توهین کردی چیزی نگفتم       خیلی گفتم اونم اولش ابراز پشیمونی کرد و خواست بغلم کنه ولی منو جو گرفته بود هی پسش میزدم تا اینکه گفت تو به من خیانت نکردی     


خواستم فقط همون موضوع رو بنویسم نمیدونم چطور از این جا سردراوردم بچه ها خیلی دلم پره لطفا ارومم کنین تا من ادامه قضیه رو بگم  اگه هم منو بشناسین  اوایل تاپیکام تا حدود گفته بودم داستان زندگیمو  ولی دیگ شوهرم همون موقع پارسال  منو تو نی نی سایت شناسایی کرد منم گفتم تمام تاپیکامو حذف کنن که بیشتریاشون حذف شدن    


حالا وایسین بقیشو بگم

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

این کپی حرفای خودته >>>  منم اون شب کلی غرغر کردم که من برات هیچی کم نذاشتم  چرا داری بهم خیانت  میکنی    با دارو ندارت ساختم با اخلاقای گندت با سیگارت با خونه های گندی که زندگی کردیم   کتکم زدی به هیچکی نگفتم   با اخلاق بد خانوادت   به خانوادم توهین کردی چیزی نگفتم /////


استارتر عزیز شما همه مراحل رو رفتی بهش فرصت هم دادی و از خیلی مسایل گذشتی .. به نظر من حالا که ادم نمیشه و این روال رو در پیش گرفته بهتره به فکر جدایی باشی . تا دیر نشده و عمرت به فنا نرفته به خودت بیا .. این مرد برای تو شوهر نمیشه . 

من موقعی که با شوهرم ازدواج کردم اصلا ازش خوشم نمیومد و یجوری با اسرار خانوادم باهاش ازدواج کردم و دیوانه وار عاشق یکی دیگ بودم و تو تلگ رام همون موقع ها  با یکی از دوستان دوران مدرسه که خیلی باهم جور بودیم دردو دل کرده بودم و گفته بودم که من عاشق فلانی هستم و از شوهرم خوشم نمیاد و تننها و تنها با اون دردودل کرده بودم  و اون رازمو میدونست با نی نی سایتیا         بعد پی ام هامو با دوستم حدف کردم    بعد تل گراموو حذف کردم بنا بر دلایلی  بعد باز نصبش کردم اون  پی ام هارو بالا اورده بود     یروز  گوشیم تو خونه جا مونده وبود و شوهرم تمام اون پی ام هارو دید  و واقعا زندگیمو زهرمارم کرد  تا شاید یسال پیش    

یعنی خدا خودش شاهده که من اون یسال زندگیمو چیا نکشیدم از شوهرم  از کتک تحقیر  خیلی خیلی اذیتم کرد محدودم کرد افسردم کرد تیکه های دائمش    درحالیکه منم  میدونستم شوهرم زن سابقشو دوست داره و دلش پیششه اما  اصلا جرعت نمیکردم بگم چون اون موقع بشدت عصبانی و پرخاشگر شده بود  و کلا دنبال بهونه بود که منو از خونه بیرون کنه    

برام سواله مگه زنش بهش خیانت نکرده چرا هنوزم دوسش داره؟

لابد اونقدر نتونسته روش تاثیر بذاره که به خودش بیاد 

اگه خیلی از احساسش مطمعن نبود چرا جدا شد حالا اون هیچی چرا سریع ازدواج کرد 😑😑 

Welcome to my world, Won't you come on in? Miracles, I guess ! Still happen now and then…⛈🌧3/5/400
یعنی خدا خودش شاهده که من اون یسال زندگیمو چیا نکشیدم از شوهرم  از کتک تحقیر  خیلی خیلی اذ ...

خدا خودش میدونه من فقط سکوت کردم فقط و فقط  یبار با دوستم رفتم بیرون   زنم زد داد میزد فوحش میداد ابروم پیش دوستم رفت  


بعد یکم از قضیه ها رو نوشته بودم تو نی نی سایت که   اون موقع مدام گوشیمو چک میکرد نی نی سایتم پیدا کرده  و  باز    اون موقعی که داشت اروم میشد باز اتیشش تند تر شد   حالا جدا از اینا  من اون موقع  درحالیکه هیج ارتباطی با اون نداشتم بقران فقط تحمل کردم سکوت سکوت     هیچی نگفتم  ولی همون تیکه تیکه لحظه به لحظه تو ذهنم مونده  و احساس میکنم افسرده شدم      و تو اون مدت  محبت میکردم بهش بهترین غذاهارو درست میکردم منت کشی و چاپلوسی خانوادشو میکردم بخاطرش   تا یکم محبت کنه بهم      و تا اینکه اروم شد  بهتر شد مهربونتر شد اما باز ایرادایی داشت ولی کمتر شده بود    ولی من واقعا روحیه و شرایطم بهم ریخته بود  ولی باز خودمو تحمل میکردم تا اینکه  زن سابق شوهرم خونشون اومده نزدیک محله ی ما و من میدونستم اینا باز برخودشون بهم میخوره حتی اومدم سایت به بچه ها گفتم بنظرتون خونمونو ببریم محله ی دیگ ولی بچه ها گفتن نه اون دیگ عاشق توعه و با اون  خیانتی که ااون بهش کرده ازش متنفره

دیگ رفتار همسرم سرد شده نسبت بهم مدام میره توفکر  یکسره میگه من میرم بیرون یه دور بزنم روزی یه پاکت سیگار میکشه   و بهش گفتم اگه عاشق اونی بگو  همش گفت نه من تورو دوست دارم    یجورایی حس انتقام منو گرفته بود که اون سر اون قضیه ی کوجولو ادیتم میکرد منم دلم میخاست گیر بهم بهش ولی امان از اینکه  زندگی خودمو خراب کردم      

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز