2777
2789
عنوان

خانه دارها بیایین چند تا سوال

| مشاهده متن کامل بحث + 321 بازدید | 45 پست
شاید چون میترسن یه مواقعی بچه رو بزاری پیششون خودشون رو دور نگه میدارن شاید سیاستشونه بعضیا اینطورن& ...

دانشجو هستم این ترم بخاطر زایمانم مرخصی داشتم ان شاالله از مهر میرم دانشگاه حالم بهتر میشه

همین الان میگن ما پیر بشیم باید تو مارو داشته باشی ولی اونطوری بین منو داداشم فرق میزارن برادرم ۱۵ ...


پدرت از روی دوست داشتن زیاد ، خیلی بد پسرشو تربیت کرده ...ظاهرا پسر دوسته 


شماهم با چیزای دیگه سرتو گرم کن ،اولش سخته ولی بعد بهترین لذت رو داره ک وابسته به هیچکسی نباشی و بتونی وقتت رو پر کنی ،کمتر برو پیششون ،کمتر زنگ بزن ،سر سنگین باش 


اگر زنگ زدن بگو دستم بنده کار دارم ،کاری ندارین قطع کنم 


خلاصه کاری کن ک بدونن بدون اونا خوشی 


کم کم خودشون میان طرفت و همیشه دنبالتن 


یه کم طول میکشه ولی واقعا راحت میشی از اینهمه غصه خوردن 

سرسنگین هم باش توی حرف زدن باهاشون ،توی حرفاتم بگو پسره که باید پیری پدرومادر رو جمع کنه چون ارث هم زیادتر میبره براهمونه ،دختر زن مردمه و دستش کوتاهه 


مدام یاداور شو ،ک پسره که باید به پدر و مادر برسه توی دوران پیری 


بزار بفهمن ک حواست هست و به زبون هم میاری 



اینکارایی که گفتم رو شروع کن بعد مدتی چنان روحیت عوض شه و همه چیز ب نفعت تغییر کنه 



الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بخاطر اینکه زیاد پول اجاره ندیم به پیشنهاد خودم اومدیم روستا و اینجا بیرون رفتن خیلی سخته ولی فضای ...


خب روستا که بهتره ،عصرا با بچت برو بیرون باغ ..اگر نزدیک روستاس.... جایی که سرسبز باشه .چشمه ی آبی درختی داشته باشه ...چون آب و درخت انرژی منفی رو از آدم میگیره 


پس اگر مامانت با حرفاش ناراحتت میکنه ،یه مدت ازشون بیخبر باش ،حالا ک اونا بفکرت نیستن خودت بفکر خودت باش ،برن ناراحتیاشونو به همون پسرشون بگن


حالا ک بهت میگن حسودی ، اصلا درمورد مادیاتشون باهاشون صحبت نکن 


فقط یکبار بهشون بگو اینقدری پول برا خودتون بزارید که اگر پسرتون بهتون نرسید توی دوران پیری ،بتونید برید خانه سالمندان 


آب پاکی رو بریز رو دستشون 


دیگه هم هیچی نگوووو


هر وقت باعث ناراحتیت شدن تا مدتی سعی کن بیخبر باشی ازشون نه زنگ و تلفن نه برو 


خب توی روستا یه همسایه ای که همسن خودته پیدا کن و باهاش وقت بگذرون 

دانشجو هستم این ترم بخاطر زایمانم مرخصی داشتم ان شاالله از مهر میرم دانشگاه حالم بهتر میشه

ان شالله ،مطمئنا خیلی بهتر میشی 


نگران نباش بزودی خدا همه چیز بهت میده 


همیشه حق ب حق دار میرسه

خدا جوابشو بده انشاالله لعنتی چقدحرص خوردم

ببخشید ناراحتت کردم

ببین امروز زایمان کردم اومدم خونه مادرم مثلا ده روز بمونم صبح بخاطر رفتار برادرم در به در شدم زن تازه زایمان طبیعی کرده تو خیابونا با دوتا بچه در به در شدم

نوزاد یک روزم بخاطر گرما تو ماشین خون تو پوشکش میوفته

فکررر کن فردای بعد زایمانم از صبح تا غروب تو ماشین بودم خونه مادرم نمیتونستم برم خونه خودم اگه میرفتم پیش خانواده شوهرم که نزدیکم هستن ضایع میشدم

برادرم سوگلی پیدا کرده بود میخواست از دست زنش خلاص بشه راهی نداشت با پدر و مادرم دعوا میگرفت تا بتونه از زنش طلاق بگیره برای همین اون روز اومده بود خونه مادرم دعوا

دیگه کسی نبود تو دهنش بزنه بگه دخترمون دیروز زایمان کرده

آخر که غروب شده بود و نوزادم تمام تنش خشکی زده بود رفتیم دم در خونه مادرم بابام همه وسایلمو کرد پلاستیک آورد انداخت تو ماشنمون که از اینجا برید

فکررر کن چقدر پیش شوهرم از خجالت آب شدم

حالا قرار بود مادرشوهرم برا بچه بعد ده روز گوسفند بکشند و وقتی به مادرشوهرم زنگ زدم دارم خونه میام گفت نههههه نیایید من نذر کردن که گوسفند بکشم پس صبر کنید الان بریم گوسفند بخریم بعد بیایید

حال بچه بد بود به خواهرشوهرم زنگ زدم بیام خونتون تا گوسفنذ آماده بشه اونا هم خونه نبودند و ضایعتر شدم که تو فردای زایمان خونه ما چرا بیایی!!!! و خواهرشوهرم خونه جاریم بود

من بلاخره غروب موفق شدم خونه مادرشوهرم برم و گوسفندو گرفتن کشتن تا تونستم خونه شلخته خودم پا بزارم با گریه نوزاد چروکیده و خشک شده خودمو بردم گفتم پسرم این خونه ما هست و گریه میکردم

همون موقع مادر پدرم میان خونه مو چون اونجا تموم شده بود ولی من اجازه رفتن به خونشونو نداشتم همون موقع خواهرشوهرم با جاریم میان خونمون و من از خجالت مردم چون خونم آماده مهمان نبود و اینکه چرا اینجام همه براشون سوال شده بود چرا یدفعه فقط پیش مادرشوهرم گریه کردم

هنوز ناراحتم چطوری فراموش کنم سعی میکنم بیخیال باشم ولی سخته فکررررر کن بازم پدرو مادرم کمتر از گل به برادرم نگفتن

برادرم آخر زنشو طلاق داد و پدرو مادرم بیخیال و بیخیالن

پدرو مادرم همش منو ضایع میکنند

خب روستا که بهتره ،عصرا با بچت برو بیرون باغ ..اگر نزدیک روستاس.... جایی که سرسبز باشه .چشمه ی آبی د ...

خونمون باغ داره خوبه حیاط داره

جدیدا کشاورزی میکنم

هروقت خبرشونو میگیرم حالم بد میشه وقتی خبرشونو نمیگیرم زندگیم خوبه

باید همینی که میگی بکنم باید یه مدت ازشون دور باشم

فقط باید خودمو سرگرم کنم

خونمون باغ داره خوبه حیاط داره جدیدا کشاورزی میکنم هروقت خبرشونو میگیرم حالم بد میشه وقتی خبرشونو ...


بهتررررررین موقعیت رو داری پس چرا اینقدر ناراحتی اونم برا کسایی که بفکرت نیستن


از تعطیلاتت لذت ببر اصلا هم نزار که انرژیای منفی دورت رو بگیره 


آفرین یکی از بهترین کارا همین کشاورزی و گلکاری و باغبونی هستش برا روحیه حتما ادامه بده 



پدرت از روی دوست داشتن زیاد ، خیلی بد پسرشو تربیت کرده ...ظاهرا پسر دوسته  شماهم با چیزای د ...

همین کارو از این به بعد میکنم

پدرم یه وقتایی میاد درد و دل پیش شوهرم و شوهرم میگه تقصیر خودتونه و خودتون باعث طلاق پسره میشید خودتون برای پسرتون دوباره میرین خواستگاری

اونا میگفتن هرگز هرگز

ولی دقیقا همین حرفای شوهرم شد

از این ور میان میگن چیکار کنیم از اون ور دوباره خرابکاری میکنند

شوهرم میگه اینا که اصلا حرف گوش نمیدن دیگه باهاشون در این موردا حرف نمیزنم دیگه راهنماییشون نمیکنم

دیگه سعی میکنم اصلا التماسشون نکنم که بیان خونمون

حالا امروز مادرم به شوهرم زنگ میزنه به زنت بگو اینقدر ما رو اذیت نکنه ما کار داریم نمیتونیم بیاییم

ببین اونا روستا کاری ندارن فقط خونه فامیلا میرن خوشن

تا از مادرم کمک میخوام میگه شوهرتو بگو به من چه

بخدا شوهرم کمک میکنه ولی یه وقتایی نیاز به مادر داری خواهر که ندارم

بعد زایمان عید شد حتی نتونستم خونه تکونی کنم حالم خیلی بد بود بطوری که از خونم متنفر بودم نمیتونستم خونمو تحمل کنم

شوهرم منو خیلی دکتر برد الان بهترم

به مادرم گفتم خونه تکدنی کمکم کن آخر کمک نکرد و مهمانا خونه خاک گرفته منو دیدن و من حالم بدتر شد. اونقدر بعد زایمانم ناراحتی دیدم که الان حالت تشنج بهم دست میده که یکسره فقط جیغ میزنم بیست تا سی تا جیغ میزنم بعد شل میشم میوفتم

بعد زایمانم ناراحتی زیادی سرم اومدو هنوزم هست

ببخشید ناراحتت کردم ببین امروز زایمان کردم اومدم خونه مادرم مثلا ده روز بمونم صبح بخاطر رفتار برادر ...

😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭ای خدا بقران بزور جلوهودموگرفتم گریه نکنم انشاالله جواب پس میدن ب حق حضرت محمد

برای حل مشکلاتم یه صلوات و یه دعای خیرمهمونم کن عزیزممممممممممم🌹
پست بالایب رو بخون که بعد زایمان خانوادم چی سرم آوردن


همه رو خوندم 


متاسفانه خانوادت از اون خانواده های راحت طلبن که تا میبینن بچشون مشکل داره یه مدت پیداشون نمیشه تا زندگی بچه رو به راه بشه ،بعدش میان و مهربون میشن 


ولی این روزا رو یادت باشه 



عیبی نداره هر کسی مشکلی داره مشکل شما هم خانوادته که درکت نمیکنن و تنهات گزاشتن 


شما سعی کن قوی باشی ،به خودت برسی ،به فکر بچه ها و شوهرت باشی ،کم کم مستقل شی و روز به روز با برنامه هات زندگیت رو بالاتر ببری و سروسامون بدی 


خیلیا از شما بدتر هم بودن حتی جهزیه نداشتن و از خیریه ها و کمیته امداد چهارتا وسیله گرفتن ولی بعدا چنان زندگی ساختن که همه حسرت میخورن 

جهیزیه داشتن و نداشتن مهم نیست 


مهم اینه که شما ازین به بعد چکار میکنی هیچ وقت توی گذشته هات گیر نکن فکر کن بهترین جهزیه رو داشتی و الان از مد افتاده و میخوای عوضشون کنی 



کم کم کمبودها رو بخر ، یا قسطی لوازم خونگی بردار 


تا فکر کارای پدر و مادرت اومد توی ذهنت ،از ذهنت بندازشون بیرون و خودتو با چیزی سرگرم کن 

موزیک شاد گوش کن 


همه چیز درست میشه خودت رو نباز 

همه رو خوندم  متاسفانه خانوادت از اون خانواده های راحت طلبن که تا میبینن بچشون مشکل داره یه ...

دقیقا راحت طلبن

به من میگن چرا برای برادرزاده هات ناراحتی مگه ما ناراحتی میکنیم

همین کارا رو کردن برادرم طلاق گرفت

اگه بدونی زن داداشم چقدر ماهه چقدر خانمه

به مادر پدرش نگفت طلاق گرفت همین جور خونه موند پیش بچه ها تا برادرم تکلیفشو مشخص کنه

حتی به برادرم گفت برو زن بگیر منو طلاق نده برادر بی ادبم قبول نکرد

الان برادرم مثل دیوونه ها شده معلوم نیست میخواد چیکار کنه

به خانوادم میگم این بلا رو دامادتون سرتون بیاره دلتون نمیسوزه؟ چرا برای دختر مردم دلسوزی نمیکنید

دوست زن داداشم بهش خیانت کرد با برادرم صیغه کرد

شما فکر کن چی به دل زن داداشم گذشت بازم بنده خدا حاضره بمونه داداشم برگرده همین الان فامیلاش بدونند طلاق گرفته براش درجا چندتا خواستگار میاد اینقدر این زن نجیب و با ادبه ولی باز به پای برادرم موند

من بهش میگم برو شوهر کن چیه به پای کی نشستی 🙂

با مادرش تلفنی حرف میزدم قسم میخوردم من به عشق دخترتون برادر زاده هامو دوست دارم نه بخاطر این مرده بی عرضه

حالا امشب همین چند ساعتی نبودم مادر پدرم سر زده نصف شب اومدن که راحیل چی شده

یکساعت براشون حرف زدم اونا اول طلب کار بودن بعد حرف زدم ساکت شدن معذرت خواستن

ولی من میدوونم باز اونا درست نمیشن

دیگه بیشتر حریم نگه میدارم سعی میکنم خودمو یواش یواش بازیابی کنم

خدا اونا رو هم هدایت کنه

😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭ای خدا بقران بزور جلوهودموگرفتم گریه نکنم انشاالله جواب پس میدن ب حق حضرت مح ...

عزیز ببخشید ناراحتت کردم

تا یک ماه پیش خیلی پیش شوهرم دردو دل میکردم یک ماهه پیشش دیگه حرف نمیزدم ولی عقدم میگیره

فقط چنین وقتایی به شوهرم میگم تورو خدا هیچوقت منو آینده منت نکن اونم قسم میخوره میگه من تو رو میخوام نه خانوادتو

بازم امشب خانوادم اومدن اینجا سر زده اومدن برای تکلیف روشن کردن و اینا کلی شوهرم براشون حرف زد منم حرف زدم ساکت شدن 

ولی دیگه بیشتر حریم خانوادمو نگه میدارم سعی میکنم دیگه اینقدر منت نکشم خودمو مشغول میکنم

فکر کن کل دوران مدرسه من دولتی رفتم برادرمو غیر انتفاعی فرستادن و باز معلم براش خونه میاوردن

برادرم خیلی باهوش بود

ولی باز الان من ارشدم و برادرم اول دبیرستان ناقص موند دیگه نخوند

خدا رو میبینی چطور جواب میذه

ممنونم با من بودید🌸🌸🌸🌸😙

دیگه سعی میکنم ناراحت نباشم و ببخشید ناراحتتون کردم

همه رو خوندم  متاسفانه خانوادت از اون خانواده های راحت طلبن که تا میبینن بچشون مشکل داره یه ...

ازتون ممنونم دوست عزیز که به درد و دل من گوش دادید🌸🌸😙🌸

خدا کمکم کنه خودمو دریابم و دیگه گریان نباشم

امشب حالم خیلی بهتر شده

ممنوتونم🌷😙

ازتون ممنونم دوست عزیز که به درد و دل من گوش دادید🌸🌸😙🌸 خدا کمکم کنه خودمو دریابم و دیگه گریان ن ...


خواهش میکنم 


خداروشکر که حالتون بهتره 


بنظرم زیاد شوهرتون رو درگیر مسایل مابین خودتون و خانوادتون نکنید ...سیاست زنونه....بالاخره زندگیا خیلی بالا و پایین داره آدم نباید نقطه ضعف بده دست کسی حتی شوهرش 


برای درد دل هم میتونید بیاین همین نی نی سایت 

ولی توی زندگی خودتون رو یک زن قووی نشون بدید ب شوهر و بچه .....اتفاقا مردا زن قوی رو دوس دارن نه کسی که از آینده بخاطر گذشته ش میترسه یا حتی توی رفتار با خانوادش مونده 


مردا از خیلی چیزا باید بی خبر باشن 


من مطمعنم شما میتونید و همینطور که با امکانات ساده تری توی تحصیلات اینقدر جلوتر از برادرتونید توی زندگی هم تا دو سه سال آینده ،از همه ی اطرافیان جلوتر میزنید. 


کافیه خدا با آدم باشه 


اینم یادتون باشه خیلیا همین چیزایی که شما دارید رو نداشتن ولی بهترین زندگیا رو برا خودشون درست کردن 



ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز