2777
2789

سلام

من ۱۷ هفته و ۳روز هستم.از روزی ک حامله شدم همش بغض دارم و خیلی زود ناراحت میشم

شوهرم یه سفر خیلی کوتاه به قم چیندن برا جلسه ای ک میرن برا امروز

اول قرار بود متاهلی باشه بعد مردونه شد .تا دیشب ۱۰نفر جاخالی بود ک برادرشوهرم نذاشت و میگف فقط مردونه

تقریبا ۵نفر گفتن میخایم با خونواده بیایم با ماشین خودمون میایم

من خیلی دلم میخاس برم.چون از روزی ک حامله شدم هیج جا نرفتم.استراحت مطلق شده بودم دلم خیلی گرفته بود

من به شوهرم گفتم تو ک این سفرو چیدی خو یکار کن ماهم بیایم 

ادامش پستای بعد

خدا حال همه رو خوب کنه..

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بعد شوهرم‌میگف مردونس و اینا 

دیشب خونه مادرشوهرم بودیم اینقد ناراحت شدم از رفتار شوهرم

۳بار منو مثال زد جلو برادراش و زناشون: ک یه هفتس میخاد بیاد،من خودم مسافر رزرو کرده دارم،هرروز میره سرگوشیم ببینه چندنفر میان

همه هی منو نگاه میکردمم خیلیییییی ناراحت شدم

جاریمم کنارم نشسته بود بعد شوهرش گف پس اگه زنم نمیاد ماهم نمیایم.جاریمم گف با ماشین خودمون بریم

شوهرمم ماشینشو فروخته ما هم ماشین نداریم الان

من دلم خیلیی سوخ

یه ساعت پیش هم رفتن .منم باهاش خدافظی نکردم ناهار هم نخوردم اصلا

خدا حال همه رو خوب کنه..

منم از اول حاملگيم استراحت مطلق بودم بالاي ده تا ماموريت براش پيش اومد كه مدام اصرار ميكردمنم برم اما نرفتم چون واقعا تواين هواي گرم هيچ جا برا زن حامله بهتر ازخونه جلو كولر نيست از طرفيم ريسك سفرو نميشه پذيرفت ممكنه هزار اتفاق بيفته 

بعد شوهرم‌میگف مردونس و اینا  دیشب خونه مادرشوهرم بودیم اینقد ناراحت شدم از رفتار شوهرم ۳بار ...

حق داری خب اولا حرف برادرشوهر و جاری شمارو اتیشی کرده دوما توو بارداری طبیعیه که ادم خیلی خیلی حساس میشه اما گناه بچه چیه ناهار نخوردی؟!

⁦(✷‿✷)⁩
چی نه میگم گناه بچت چیه که گشنه موندی؟

گرسنه نیستم 

اعصابم داغونه

از دیشب تاحالا همش‌گریه کردم

با شوهرمم حرف نزدم دلم‌براش تنگ شده

از سرکار ک اومد ناهار خورد رف .هرچی اومد حرف بزنه باهام پس زدمش

خدا حال همه رو خوب کنه..
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792