دیروز دیگ حرفامون رو زدیم و تموم کردیم.البته اون یک هفته پیش به طور فجیعی بهم گف دیگ به چشم زنم نگات نمیکنم دیگ دلخوش نیستم و آرامش ندارم.چون قبلش بحث کرده بودیم.من ازش فرصت خاستم ک درس کنم همه چیو.ولی تواین یک هفته دیدم نمیتونم باحرفاش کناربیام.حتی بهم گفته بودقرار عقد تابستونو بگو بهم زدیم تا بهت اعتماد کنم ک اونم ممکنه طول بکشه شاید ۶ماه شاید ۱سال.دیدم واقعا حرفاش دلمو شکس.دیروز باهاش حرف زدم و گفتم نمیتونم کنار بیام و تموم.اولش اصرار به ادامه داش ولی بدش گف نمیتونم به زور نگهت دارم و خدافظی کردیم