ببین منم حماقت کردم همیشه شوهرم خودش همون روزمیومدمنت کشی ولی اخربارکه رفتم 4روزنیموددنبالم خودم اسش دادم اونم ازخداخواسته زنگیدومنم گفتم بیامشکلمونوحل کنیم یااینوری یااون وری برگشتم باهاش ولی مدام میگفت یه کارنکن بندازمت خونه بابات ومثل دفعه قبل بیوفتی به التماس😞بابامم نمیدونست اسش دادم والامیکشت منواشتباه کردم حرف باباموگوش ندادم تایه روزگفتم یه باردیگه حرفتوتکرارکنی میرم پش سرمم نگانمیکنم دیگه تکرارنکردولی دیگه مثل قبل نیست برام