اینواقعا دیگ طاقتم تموم شده و خونم ب جوش اومده
شوهر ب شدت ب خواهرش وابستس و خیلی ب هم علاقه دارن انگار ب جای من اون زنشه لباسای بازی میپوشه و اصلا رعایت نمیکنه خدا نکرده فکر بدی راجبشون ندارم خدا منو بکشه اگه فکر بد بکنم
معمولا باهم خرید میرن این اواخر قرار بود شوهرم واسه مهمونی مادرشوهر میوه بگیره وقتی گفتم من بیام گفت تو نه اجیم بیاد منم فقط تونستم برم تو اتاقشونو ب حال خودم زار بزنم مدام منو با اون مقایسه میکنه حتی از نظر هیکل
من چیکار کنم واسه زندگیم
باجناق نداره شوهرت بزنی توسرش؟😐
هيچي شما زنش باش بزار اونم خواهر بمونه .
حساس بشي بيشتر به هم نزديك ميشن !
بشین منطقی باشوهرت صحبت کن به جای این که زار بزنی🙄
از نظر هیکل ااه چ مرد بی صفتی عقدی؟
هیچی دیگه یه فکر جدی باید. بکنی
برو. مشاور
این شوهر با این اخلاق،شوهر بشو نیست
هنوز به بلوغ. فکری نرسیده
واسه چی زن گرفته اصلا
یا به برادر شوهرت توجه ویژه کنی که تحریک شه
خواهر شوهرت رو شوهر بده راحت میشی
بیخیال باش
وای چقد بد ی دعوای اساسی بکن با شوهرت
من نمیدونم چرا مشکلتون رو باصحبت کردن حل نمیکنید 🤨فقط بلدین گریه کنین
منم یه خواهر شوهر حسود دارم که تا حالا کلی ناراحتی برام درست کرده البته حساسیت به لباس پوشیدنش به خاطر توجه بیش از حد شوهرت
میتونم بپرسم چند سالته
عزیزمم با خواهر شوهرت صحبت کن
و با شوهرت هم صحبت کن
تو هم به خودت برس و ورزش کن
و لباسای باز بپوش
لوندی کن برای شوهرت پیش خواهر شوهرت
اگه تورو نبرد جایی تو به زور بروو باهاشون نزار زیاد تنها باشن
سعی کن برید پیش روان پزشک
