نه اتفاقا اصلا ولی خوب دیگه مامانه من خیلی تابلو تا الان سعی میکردم لاپوشونی کنم ولی الان که حاملم واقعا خودم توقعم میشه وای به حاله شوهرم.. اخه من دارم میرم تو ماهه 8 اصلا یکبارم نمیپرسه ناهار میای خونه چی میخوری کاراتو کی میکنه یا اصلا حالی بپرسه.. دلم واسه شوهرمم میسوزه اونم خیلی گیر نمیده ولی خوب من نه از مادرشوهر شانس اوردم نه از مادر..
حالا خواهرم خونه داره باردارم نیست تو خونه مادرشوهرشم زندگی میکنه بعداظهرا هم هر روز خونه مامانم..
یه روز اینجا دعوته یه روز اونجا یه روز هر دوجا که نمیدونه کجا بره اونوقت من حسرت به دلم مونده یکی دعوتم کنه... چیکار کنم اینم شانس منه