خاک بر سر خسیسش
ما ی جایی مستاجر بودیم من بچه بودم
تو حیاط درخت گردو بود با اینکه صابخونه خودش ساکن اونجا نبود ولی هر سال موقع رسیدن گردوها میومد و گردوها رو خودش میکند
یبار بچه بودم از تو باغچه گل رز چیدم پسرش اومد هوار راه انداخت ک چرا چیدین من میخاستم بچینم ببرم سر قبر بابام
هنوزم که هنوزه یادمه
خدا لعنتشون کنه