سلام دوستان اومدم یکم حرف بزنم دلم سبک بشه داداشم ۲۱ سالشه سربازیشو تموم کرد بابام زیر پاش ماشین خیلی گرون انداخته هر چی گفته قبول کرده پدرم مشاور املاک داره یه مدت پیش بابام کار کرد دیدیم دل به کار نمیده همیشه بنگاهو میبنده میره با دوستاش دور دور تازه فهمیدم یه چیزایی هم میکشه بابام هم خیلی اخلاقش تنده مربی رزمی هم هست سر باشگاه رفتن داداشمم همیشه بحثه که بابام میگه بیا داداشم نمیره پدرم سر شناسه براش خیلی سنگینه که پسرش اینطور چند روزه دعوا گرفتن بابام هم زدتش از خونه بیرونش کرده طفلی مادرم داره دق میکنه هر روز زنگ میزنه گریه میکنه چند شب داداشم رفت پیشه خواهرم امروز بابام بهش زنگ زد بیا خونه بازم غروب اومد با دوستاش دور دور تصادف کرد ماشینش تا نصف جمع شده زنگ زد منو شوهرم فوری رفتیم درست جلو خونه ما تصادف کرد یه عالمه آدم ریخته تو ماشین آورده بودشون بگردونه به زور آوردمش خونه تا شنبه شوهرم بره دنبال کاراش از دستش خسته شدیم فقط دلم پیشه مامانمه تمام موهاشو این پسره سفید کرده الانم نمیدونیم چطوری بهشون بگیم که ماشین اینطور شده تروخدا برای جوونا دعا کنید اهل بشن به راه بیان برای برادر منم دعا کنید خواهش میکنم ازتون
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
انشالا خدا هدایتش کنه، چقدر بچه بزرگ کردن سخته، منم دوتا پسر دارم خدا بدادم برسه
همه چیز به تربیت درسته اگه به برادر من هرچی میخواست فورا نمیدادن الان انقد پر توقع و دهن گشاد نمیشد ایشالله که شما پسراتون عصای دستتون باشن همیشه هم سرافراز وموفق باشن
همیشه میگم خدایا در آینده ب من فرزند پسر نده خیلی سخته
داداش خودمم شیطونه هعی :/
دفتر خاطرات 6 سال قبلمو پیدا کردم :) همش نوشتم کاش من و علی تا آخر عمر با هم بمونیم :| حالا نموندنمون هیچ :( چرا هر چی فکر میکنم یادم نمیاد علی کیه ؟ :/