...هیچ کسی نمیفهمه که چه دردی کشیدم...هیچ کسی نمیفهمه که چه دردی میکشم...همه میگن یادم میره فراموش میکنم وقتی تو اینده بچه ی دیگه ای بدنیا بیارم 😕ولی هیچ کسی نمیدونه که تو هیچ وقت فراموش نمیشی...تا آخر عمرم..مگه میشه لحظه ای که تست بارداریم مثبت شد از یادم بره؟ وقتی اون دوتا خط رو دیدم تنها بودم ساعت 7 صبح بود اون دوتا خط زیباترین نقاشی روی زمین بود..مگه میشه وقتی جواب ازمایش مثبت رو گرفتم یادم بره؟ عدد بتا تو ازمایشم 400 بود,اون لحظه بهترین عدد از نظرم 400 بود..یا اولین سونوگرافی ای که رفتیم مگه یادم میره؟ دکتر گفت اون نقطه ای که تو مانیتور چشمک میزنه تویی..😢چقدر لحظه شیرینی بود...نقطه چشمک زن من تو مانیتور😔اون لحظه نقطه تو زبان فارسی قشنگترین دستور نگارش بود...اندازت 3 میلیمتر بود😭کوچولوی من دکتر همون لحظه گفت قلبت ضعیف میزنه...یا مگه میتونم لحظه ای که رفتم سونوگرافی و بهم گفتن اتمام بارداری رو فراموش کنم؟ آخ که چه لحظه دردناکی بود😭😭همه چیز سیاه بود کوچولوی عزیزم..♥دکتر با سردترین لحنی که تا اون موقع شنیده بودم خیلی راحت گفت اتمام بارداری...دکتر نفهمید با همه 2 کلمه چطور همه چیز و واسه من سیاه کرد...میبینی من همه چیز یادمه هیچ چیز و فراموش نکردم...عزیزم من تا همیشه به یادتم 😔 نقطه جانم من تا اخر عمرم مامانتم..هیچ کسی نمیتونه این حق و از منو تو بگیره تو نقطه جان منی...میخوام بمیرم...بعد از تو تمام زندگی الکیه...😭😭