چرا این دوران تموم نمیشه سریع تر بریم سر خونه زندگیمون😓شما هم دوران نامزدیتون سخت میگذشت؟ آدم احساس میکنه شتر مرغه . بگی شوهر دارم میگن نه تو نامزدی بگی مجردم میگن نه تو دیگه نامزد داری کلا حس بلاتکلیفی بدیه😓واسه شما هم اینجوری بوده؟
استارتر از این دوران حسابی لذت ببر که وقتی بری زیر یه سقف خیلیییی چیزا عوض میشه من دو سال عقد ...
آخه ما محدودیت داریم نامزدیم سفر و اینا نمیریم بعد چون زیر یه سقف نیستیم خیلیا دخالت میکنن و موش میدوونن خواهر برادرش خیلی حسودی مارو میکنن حتی خواهر زاده ۱۷ ساله اش فقط دلشون میخواد دعوا راه بندازن یا از یه بحث ساده کوه بسازن به خاطر همین احساس میکنم بریم زیر یه سقف خیلی چیزا راحت تره مسیر خونمونم دوره ۴۰.۵۰ دقیقه اگه ترافیک نباشه من ناراحتم یا مریضم درست حسابی نمیتونه بهم برسه هم اون ناراحت میشه هم من
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
یلدا و عید نوروز اره . ولی ازین تشریفاتای خز نداریم ک بدنتزئین کنن پالتو رو گل کنن بیارن 😂😂 ...
من به خدا به جان عزیزم حاظر بودم حتی لباس عروس نپوشم عروسی نگیرم ولی مراسم شب یلدا رو برام بیارن لج کردن باهام خدا سر دخترای خواهر شوهرم بیاره . هیچ مراسمی برام هیچی نیاوردن .
باور کن هیچ گونه اجازه ای بهش ندادم ولی خودش خودش و تو هر بحث و مسئله ای میندازه وسط مثلا بحث عروسی و اینا شد من گفتم نمیدونم عروسی و کجا بگیرم نمیخوام به نامزدم فشار بیاد گفت وا عروسی و تو تالار فلان شرکت میگیریم دیگه فکر کردن نداره منم گفتم عروسی نمیگیرم . و واقعا نمیگیرم . بعد یه مدت با نامزدم اختلافای شدید داشتیم اون خیلی عصبی و اینا شد بود مادرم زنگ زده بود با مادرش حرف بزنه این بدون اطلاع گوشی و از دست مادرش گرفت صداشون شبیه همه نگفت که خواهرشم برگشت یه عالمه حرف پشت سر بابام و من و خلاصه هرچی که تونست گفت آخر حرفا گوشی و دوباره داد به مادرش که فهمیدیم تازه گوشی دست اون خانوم بوده بعد من بهش اس دادم که چرا این حرفا رو زدی من موضوعم بد دهنی نامزدم بوده و اینا شروع کرد آره تو بی لیاقتی تو لیاقت نداشتی من بهت بگم خواهر تو بچه ای واسه چی به من اس میدی تو در حدی نیستی که بخوام باهات کل کل کنم و اینا
آخه ما محدودیت داریم نامزدیم سفر و اینا نمیریم بعد چون زیر یه سقف نیستیم خیلیا دخالت میکنن و موش مید ...
ببین اگه مبخوای ک نتونن دخالت کنن به هیچ وج نذارن بفهمن بیننتون بحث و دعوایی شده یا یه مشکلی پیش اومده براتون اصلاا کلا زنو شوهری جوری هماهنگ باشید حرف بزنید اصلا متوجه نشن چی به چیه من همون اولش به نامزدم گفتم ک اصلااا دلم نمیخواد اگه بحث و دعوایی یا مشکلی پیدا کردیم کسی بفهمه پیش خودم گفتم اگه بگم خواهر و مادرت میگه حتما خواهر مادر من دشمنن مال تو دوس واسه همین مال خودمم قاطی اونا کردم گفتم دوس ندارم حتی مامانتو و مامانم متوجه بشن ک یه مشکلی داریم من نمیگم مادرامون دشمنن ن خیلیم دلسوز ماهستن ولی خب فرض کن اگه تو مشکلتو به مامانت بگی فقد غصه میخوره بعدم از رو دلسوزی و ناراحتی میره به خواهرو دامادتون میگن اونام به کسای دیگه مامان منم همینطور اینجوری مجوز دخالت و نظرسنجی به همه داده میشه اون موقعس ک فقد رابطمون خراب میشه و ازهم سرد میشیم اونم گف اره تو درس میگی و قبول
لطفا یه صلوات بفرس واسه سلامتی و ظهور آقا امام زمان (عج)
باور کن هیچ گونه اجازه ای بهش ندادم ولی خودش خودش و تو هر بحث و مسئله ای میندازه وسط مثلا بحث عروسی ...
خب خواهر من مگه شما دوتا ادم عاقل و بالغ نیستین ک مامانتو مامانش بیان راجب مکان و عروسی شما نظر بدن قشنگ حرفاتونو تو ارامش میزدین بعدک به یه نتیجه خوب رسیدین به خونواده ها اطلاع میدادین هر کسیم دخالت کرد یا نظری داد میگفتین ما فکرامونو قبلا کردیم 😊
لطفا یه صلوات بفرس واسه سلامتی و ظهور آقا امام زمان (عج)
عزیزم یه چیزی خواهرانه بهت میگم سر این چیزا اصلااااا خودتو ناراحت نکن اصلا چیزای مهمی نیستن باور کن& ...
همه بهم میگن دارم رو خودم کار میکنم که یادش میفتم اذیت نشم ولی هرکی یه چیزی براش مهمه یکی عروسی نگیره داغون میشه یکی ماشین خوب نداشته باشه من هیچ وقت تو رویاهام مراسم عروسی برام مهم نبود همیشه روزی و میدیدم که نامزدم و برام شب یلدایی میگیرن ولی سر لج و لج بازی رویام و نابود کردن. بازم سعی میکنم فراموش کنم چون نامزدم الان دیگه پشتمه و همه جوره هوام و داره سعی میکنم اهمیت ندم