مجرد بودن توي گلابدره جلو يه اكيپ پسر با كلاس افتادم توي
برف ها بد بختها اومدن درم بيارن داد ميزدم ميگفتم چيه نگاه داره افتادم كه افتادم به جهنم كه افتادم
بعدش فهميدم چي گفتم انقدر بهم خنديدن كه ديگه نميتونستن دست منو بگيرن بيارن بيرون منم همونجوري تا كمر توي گودال پر برف😂😂😂😂