2777
2789
عنوان

رنگ پوست نوزاد دوماهه

2833 بازدید | 16 پست

سلام بچها پسرم وقتی بدنیا اومد سفید بود بعد 8روز رنگه پوستش سبزه شد، الانم سبزه هست، 70روزه، خودم گندمی هستم وشوهرم گندمی مایل به سبزه، مادرشوهرم میگه شوهرم وقتی همسن پسرم بوده سفید بوده وبه مرور سبزه شده، ولی پسرمن از الان سبزس نکنه خیلی سبزه تربشه🤪🤪خیلی دوسش دارم وخیلی جیگر وای واسم سوال بود ایا امکانش هست رنگش روشنتر شه!؟! یاتیره ترمیشه

نه بیشتر بچه ها سفید میشن

خدا که فقط متعلق به آدمهای خوب نیست خدا، خدای آدمهای خلافکار هم هست و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد فی الواقع خداوند اند لطافت،اند بخشش،اند بیخیال شدن،اند چشم پوشی و اند رفاقت است رفیق خوب و با مرام همه چیزش را پای رفاقت میدهد.اگر آدمها مرام داشته باشند هیچوقت دزدی نمیکنند،ولی متاسفانه بعضا آدمها تک خوری می کنند و این بد روزگار است.بایستی ما یه فکری به حال اهلی شدن آدمها بکنیم،اهلی کردن یعنی ...اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن.و این تنها راه رسیدن به خداست که بسیارم مهم است.

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

سبززززززززززززززه عالیههههههههههههههههههههههههههههههههه نگوووووووووو هرچی هس خیره ایشالا

خودم خیلی رنگش دوست دارم واقعانمکیه، ولی از حرف اطرافیان ناراحت میشم میگن چه سبزس😔

خودم خیلی رنگش دوست دارم واقعانمکیه، ولی از حرف اطرافیان ناراحت میشم میگن چه سبزس😔

یه خانومی میگفت عرق کاسنی رو با شیر خشک مخلوط میکرده میداده بچش برای زردی بچش سبزه بوده سفید شده بود 

در تاریخ 99/9/9 به یکی از بزرگترین آرزوهام رسیدم خدایا شکرت😍😍😍
خودم خیلی رنگش دوست دارم واقعانمکیه، ولی از حرف اطرافیان ناراحت میشم میگن چه سبزس😔

به عنوان مادر هرکی حرف زد با ناخونات به صورتش بکششششششششششش تا ببنده دره دهنشووووووو

یه خانومی میگفت عرق کاسنی رو با شیر خشک مخلوط میکرده میداده بچش برای زردی بچش سبزه بوده سفید شده بود ...

بچم شیرخشکی نیست و شیشه نمیگیره، شنیدم کلا بچهاییکه زردی میگیرن ی مدت سبزه میشن وبعد سفید، پسرم نگرفت فقط کولیک داشت

بچه هرچی بزرگتر بشه سفیدتر میشه عزیزم 

فرزندم،ازملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم.امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد. روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی    خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز. روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد
من باخودم عهد کردم هرکی به دخترم ایراد بگیرههههههههه پاره پورش کنم

خوب میکنی، وولی یکی متل مادرشوهرم این حرف بزنه جی بگم!!؟! اونا که از رو بدی نمیگت، ولی اگر غریبهابگن نصفشون میکنم

خوب میکنی، وولی یکی متل مادرشوهرم این حرف بزنه جی بگم!!؟! اونا که از رو بدی نمیگت، ولی اگر غریبهابگن ...

بگو سفید سفید100تومن

سرخ وسفید 300

حالا که رسید به سبزه هرچی بدی می ارزه 

یه لبخند معنی دار هم رو لبت لطفا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز