برخلاف فاطمه ۰۹ که خوشم نمیاد ازش فاطمه ۲۰۰۰ رو خیلی دوس دارم 😍 کمتر کاربری تو این مدت به دلم نشس ...
كي از فاطمه٠٩ خوشش مياد ☹️☹️
. ضربان قلبم دخترم ماهورا😍💋🤱 من دختر بدی بوده ام ! برای انکه پسری دوستم رادر ماشین ببوسد تمام خیابان را کشیک داده ام ! من به موتور سیکلت هایی که باسرعت از کنارم ردشده اند بلند گفته ام (سگ پدر..) من اینجور مواقع سرم رانینداخته ام پایین؛ مودب نبوده ام و شورش رادرآوردم ام ! زبانم دراز بوده ! من رژ لب هایم را بالای لبم زده ام ! من دختر قرتی فامیل بوده ام ! من دختر بدی بوده ام که روی ابرو ها و موهایش رنگ گذاشته !! دخترِ بدِ کمر باریک ..دختر بدِ زبان دراز ..دختربدی که وسط کتابهایش خوابش میگیرد ..انگشت تفی اش را به صفه میزند دختر بدی که هیچوقت آدم نمیشود😍
. ضربان قلبم دخترم ماهورا😍💋🤱 من دختر بدی بوده ام ! برای انکه پسری دوستم رادر ماشین ببوسد تمام خیابان را کشیک داده ام ! من به موتور سیکلت هایی که باسرعت از کنارم ردشده اند بلند گفته ام (سگ پدر..) من اینجور مواقع سرم رانینداخته ام پایین؛ مودب نبوده ام و شورش رادرآوردم ام ! زبانم دراز بوده ! من رژ لب هایم را بالای لبم زده ام ! من دختر قرتی فامیل بوده ام ! من دختر بدی بوده ام که روی ابرو ها و موهایش رنگ گذاشته !! دخترِ بدِ کمر باریک ..دختر بدِ زبان دراز ..دختربدی که وسط کتابهایش خوابش میگیرد ..انگشت تفی اش را به صفه میزند دختر بدی که هیچوقت آدم نمیشود😍
سلام فاطمه جون چیشد دوستم شوهرت اومد دنبالت ازدلش دراوردی
عزیزدلم صبح شوهرم زنگ زدگفت مامانم مشکوک شده زنگ زده چرانمیاییدخونه ماگفتم کاردارم گفته گوشی روبده فاطمه گفتم خوابه خلاصه گفته یه چیزی بین شماشده گفته نه گفته پس من ناهارمیام خونتون حالاک تونمیای هیچی علی ام گفت میام سراغت نمیخوام کسی ازجزیاناتمون باخبرشه نوام حفظ ظاهرکن امااخموبودهیچی گذشت وجاریمم جوگرفته بودش زنگ زدمن پیتزادرست میکنم بریم پارک فردا راهی کیشن بچه ذوق زده شده بودمنم ب اجبارپذیرفتم رفتیم واومدیم شوهرم خیلی دلگبربودبرااولین بارحرفای دلمونوبدون دعوا زدیم الان میفرسم چیاگفتیم
من گفتمتواشتباه میکنی مناگه دنیارم ب پای مامانتوزهرابریزی ناراحت نمیشم...توخودت میدونی ک چقددوسشون دارم گفت پس چرامیگی اول یخچال اوناروپرمیکنی بعدخودمون گفتم بخدامنظورموبدفهمیدی من میخوام اولویت باشم همین...گفتم توبهترین مراسموبرا نسترن گرفتی بعداون سرکوب من کردک طلابایدشیک وساده باشه ازطلای دورنگ ودهاتی بدم میا...یامن دوست ندارم ک میگفت شمال بریم فاطمه نیاد...گفت مگه من خودم جوابشوندادم پس حرص خوردنت چیه؟بعدگیریم گفت طلای تو دهاتیه میگفتی هرروزی یه چیزی مد همین تمام...کشش نده یه چیزی روگفتم من بهش گفتم من باعلی رابطه نداریم اونم گفته هیج مردی نمیتونه نداشتن رابطه روتحمل کنه حالایااززنش سرده یاسرش جای دیگه گرمه اینوک گفتم خیلی عصبی شدگفت من ب توچی بگمممم؟چندباربهت گفتم ک مسائل زناشوویمونوجارنزن زشته والابخدا من ازخجالت آب میشم تو چ جوری درباره خصوصی ترین کارمون رفتی توضیح دادی؟گفتم اشتباه کردم اونم براتوبوس فرساداین حرفم زده بودمن شک ب دلم افتادبخداباردارم حساس شدم خودمم از اون حرفم پشیمونم...گفت این کار زشت دیشبتوتوهینی ک کردی روتوجیه نمیکنه عزیزم...گفت فاطمه من همش ترس از دست دادنتودارم همش میگم این زندگی دوومی نداره فاطمه خسته شده منونمیخواهمش میتزسم بزاری بری همش میتزسم تنهاشم ...توکارم یه لحظه آرامش ندارم ذهنم درگیره بزارزندگیمون آرامش بگیره بیاب هم کمک کنیم