از آسمان فراریم و حس میکنم شبی ببلعد آخرش مرا میان لایه ی ازون...گذشتیم باهم از نگاه بی فروغ هم به سایه های یک پاساژ به سایه های یک مزون ...دلار تاخت میزند و شیخ تار میزند شراب را سبو سبو و نفت را گالن گالن✍🏻
خدایا شکرت که نی نی مو بعد دوسال تو دلم گذاشتی😍ازت میخوام هیچکس بخاطر بچه چشاش خیس نشه لطفا شما هم واسه به سلامت دنیا اومدن بچم یه صلوات مهمونم کنید🥰🥰🥰
مثلا شوهرم موقع پیام بازرگانی میرقصه😂😂بلدم نیس مثه خرچنگ میشه اونموقع....
یا هروقت وسیله نو بگیریم نمیزاره من باز کنم میگه شاید خراب باشه بخوام پس بدم😮😥خو باید باز کنی ببینی سالمه یا نه دیووونه😂😂
از آسمان فراریم و حس میکنم شبی ببلعد آخرش مرا میان لایه ی ازون...گذشتیم باهم از نگاه بی فروغ هم به سایه های یک پاساژ به سایه های یک مزون ...دلار تاخت میزند و شیخ تار میزند شراب را سبو سبو و نفت را گالن گالن✍🏻
افسرده شدم.مثه قبل نیستم قبلا دیوانه بازیام خیلی بود...
امیدوارم .خدا اونی که از دلت میگذره و آرزوت هست رو برآورده کنه .حاجت دل منم بده و فرزندم به بالاترین سطح و مقطع در زندگی برسه و غرق در خوشبختی و شادی باشه و فردی موفق باشه .الهی آمین
از آسمان فراریم و حس میکنم شبی ببلعد آخرش مرا میان لایه ی ازون...گذشتیم باهم از نگاه بی فروغ هم به سایه های یک پاساژ به سایه های یک مزون ...دلار تاخت میزند و شیخ تار میزند شراب را سبو سبو و نفت را گالن گالن✍🏻
از آسمان فراریم و حس میکنم شبی ببلعد آخرش مرا میان لایه ی ازون...گذشتیم باهم از نگاه بی فروغ هم به سایه های یک پاساژ به سایه های یک مزون ...دلار تاخت میزند و شیخ تار میزند شراب را سبو سبو و نفت را گالن گالن✍🏻
افسرده شدم.مثه قبل نیستم قبلا دیوانه بازیام خیلی بود...
اخییی عزیزممم چرا....خودتو بزن دیوونگی حال کنا
از آسمان فراریم و حس میکنم شبی ببلعد آخرش مرا میان لایه ی ازون...گذشتیم باهم از نگاه بی فروغ هم به سایه های یک پاساژ به سایه های یک مزون ...دلار تاخت میزند و شیخ تار میزند شراب را سبو سبو و نفت را گالن گالن✍🏻
همین الان داشتم پنکیک درست میکردم. شکلاتو گذاشته بودم تو یه ظرف رو گاز آب بشه یه لحظه رفتم ار ...
😁😁خدا قوووت پهلوون
از آسمان فراریم و حس میکنم شبی ببلعد آخرش مرا میان لایه ی ازون...گذشتیم باهم از نگاه بی فروغ هم به سایه های یک پاساژ به سایه های یک مزون ...دلار تاخت میزند و شیخ تار میزند شراب را سبو سبو و نفت را گالن گالن✍🏻
از آسمان فراریم و حس میکنم شبی ببلعد آخرش مرا میان لایه ی ازون...گذشتیم باهم از نگاه بی فروغ هم به سایه های یک پاساژ به سایه های یک مزون ...دلار تاخت میزند و شیخ تار میزند شراب را سبو سبو و نفت را گالن گالن✍🏻