وای منم یکی بلند حرف بزنه اصلا حالم خراب میشه.من خودم خواهر شوهرم ولی خیلی مظلوم واقع میشم🙁.یکی از زن برادرامم که گاهی به من و مامانم متلک میگه ما هیچی نمیگیم.عزیزم فقط دوری و دوستی اصلا جوابشو نده
کار خوبی میکنی منم تصمیم گرفت یه مدت نرم خونه مادرشوهرم اخه فهمیدم چشم دیدنمو نداره تظاهر میکنه فقط
اره واقعا آرامشم خیلی زیاده البته تا دوروز فقط گریه میکردم تاپیک قبلم هست خیلی دلم شکست اصلا ازش توقع نداشتم چون چنین ادمی نبود الان که فکر میکنم میبینم من خیلی مثبت میدیدم
امروز مادرم نگاهی بهم کرد گفت خداهرکیو دوست داره بهش دختر میده اون لحظه که این همه بهم افتخارکرد انگار تموم دنیاروبهم دادن خدایا برام حفظش کن
جالب اینجاست که نیگن ما از اون خانواده ها نیستیم که بخوایم عروس و اذیت کنیم و دخالت کنیم تو زن ...
همینو بگو جلو چشمم هرچی دهنش بود گفت بعدش هم میگه به تو نگفتم به پسرم گفت من تو دلم گفتم اگه شما با سیاستین منم تو این چند سالی که عروستون شدم ازتون یادگرفتم این دفعه دیگه کوتاه نمیام
امروز مادرم نگاهی بهم کرد گفت خداهرکیو دوست داره بهش دختر میده اون لحظه که این همه بهم افتخارکرد انگار تموم دنیاروبهم دادن خدایا برام حفظش کن
همینو بگو جلو چشمم هرچی دهنش بود گفت بعدش هم میگه به تو نگفتم به پسرم گفت من تو دلم گفتم اگه شما با ...
مادرشوهر من میدونست حاملم ولی یه زنگ نمیزنه الان یه هفته ایی میشه منم کم زنگ میزنم که داستان نشه وگرنه همچینم خوشم نمیاد ازشون ....شماهم یکم رو این قضیه بمونی حساب کار دستش میاد نباید ادم از همه چی سر سری بگذره ک