امشب با یه بنده خداهایی رفتیم گردش و بیرون سینما و ... پول باهاشون نبود همه رو من حساب کردم تو ماشین دنگی دونگی پول من و دادن.بعد من پیشنهاد شام بیرون دادم.گفتم بریم فلان جا من ۱۰۰ تومن بن دارم اونام رو هوا زدن.شاممون شد ۲۰۰ تومن که ۱۰۰ تومنش بن من بود ۱۰۰ ام شوهرش داد اونجا دیدم خانومه همچین بهش خوش نمیگذره گفتم حتما واسه اینه شوهرش ۱۰۰ تومن بقیش و داده منم گفتم بذار منم بگم اون ۱۰۰ تومنی که دادید نصف کنیم.۵۰ تومن دادم بهش با تعارف شابدالعظیمی گرفتش.من فکر نمیکردم بگیررررره.عاقا خب اگه ۲۰۰ تومن شده من ۱۰۰ تومن دونگم و بن داده بودم چرا ۵۰ تومنه رو گرفت خانومه😮.چرا من احمق اصن پیشنهاد داددددم.خیلی وضعم خوبه خودم لنگم والااااا😭
حالا من کار آرایشگری میکنم و این خانومم هردفعه میاد مفت و مجانی واسه خودش از من کار میکشه
عاقا یه کم احساس سادگی و بدبختی بهم دست داده و دارم از رفتار خودم میسوزم.در مورد امشب بهم بگین و بگین واسه کار که میاد پیشم چطوری بگم مجانی واسش کار نمیکنم دیگه؟تازه امشبم گفت میخوام بیام پیشت
دختر خالمه