سلام بچه ها ما سه تا خواهریم که من اخریم اولی ازدواج کرده ومنم یه دختر دارم وسطیمون ازدواج نکرده ...نامانم که به من محبت میکنه اون دوتا خیلی حسادت میکنن به مامانم میگن تو دشمن مایی و عرپس فلانی عشفته عاشق نوه فلانی هستی دخترمو میگن از دست رفتاراشون کلافه شدم شوهرمم تقریبا در جریانه و آبرومم پیش شوهرم رفته خواهر وسطیم با وجود اینکی شوهرخواهرم خیلی به مامانم بی احترامی کذده اما احترام اونو خیلی داره بچه خواهرمو خیلی دوست داره تظاهر به دوست داشتن دخترمم میکنه اما پشت سرم یه ویزای دیگه میگه مثلا میگه من میدونم شوهرش اخر بچشو میگیره از توخونه میندازتش بیرون یا میگه شوهرش بهش خیانت میکنه در صورتی که ما زندگی خوبی داریم شاید دعواهای زن شوهری داشته باشیم اما دوتانون زندگیامون رو دوست داریم چیکار کنم به نظرتون؟؟؟😖
ای وای از اون روز که سنگم طلا شه..... کسی چه می داندشاید همین لحظه زنی برای مرد سیاستمدارش می رقصد،یا پیانو می زندو آواز می خواندوجلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد.کسی چه می داند،شاید تنها شرط معشوقه ی هیتلربه خاک وخون کشیدن دنیا بود کسی سر از کار زن ها در نمی آورد،با سکوتشان شعر می خوانند،با لبهایشان قطعنامه صادر می کنندباموهایشان جنگ می طلبند , باچشم هایشان صلح! کسی چه می داندشاید آخرین بازمانده ی دنیا زنی باشدکه با شیطان تانگو می رقصد ...💙💙#سیاوش_شمشیری
عید مامانمینا با خواهرمینا رفتن ۱۳به در مامانم گفته بوده زودتر بریم به باران برسیم با دخترش تنها نمونه شوهرم سرکار بود منم دخترم تازه دنیا اومده بود نرفتم ۱۳اونا دعوایییی راه انداخته بودن که میخوای بری به عشقت برسی شوهرخواهرمم منو مسخره کرده بوده خلاصه با دعو از هم جدا شدن هرکس رفته خونه خودش
از کاراشون که بگم کم گفتم مثلا تو جهازم خواهر بزرگم شری به پا کرد چرا اینو واسه باران خریدین واسه من نخریدین چرا کادوی باران زیادتره واسمه من اینو ندادین در صورتی که اون خودش ۲۷سالگی ازدواج کرد فوقش رو گرفت انپاع تفریحاتو توخونه بابام داشت بابام هیچ چیز براش کم نزاشت