2777
2789
عنوان

شب عروسی دختر آشنامون شوهرش از موهاش کشیدش بردش تا در خونه باباش

| مشاهده متن کامل بحث + 3108 بازدید | 120 پست

وای از بکارت نگید که حالم بد میشه من هفده سالگی عروسی کردم و کم سن بودم چیزیم نمیدونستم وقتی عروسی کردم تا چهل روز نشد کارمونو بکنیم من میترسیدم ولی شوهرم طفلکی خیلی صبر کرد تا انجام شد وقتیم بکارتمو از دست دادم خون نیومد من خیلی میترسیدم که چیزی نگه ولی خودش برام توضیح داد که از مدلاس که خون نمیاره. ولی فرداش چندتا لکه خون دیدم

خدایا شکرت🙏🙏

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خانواده دخترم برا خودشون ارزش قائل نبودن... میگم دختر به این پولداری رفته پیش مادر شوهر زندگی کنه

کلا  رسم و رسومات اون شهر اونجوریه هم خیلی تعصبین هم اوایل زندگی میرن با مادر شوهر زندگی میکنن . ببین فقط پول و امکانات و یاد گرفتن بویی از شعور و فرهنگ نبردن اصلا ‌ . زن و مثل کلفت و ماشین جوجه کشی میبینن . البته همه اون شهر اینجوری نیستن ولی خوب تعداد زیادیشون این مدلین

بیچاره دختره !یعنی هنوز هم اینقدر ما عقب مونده و بدبختیم!

دقیقابعضی شهر های کوچیک فرهنگ بعضی مرداشون همنقدر عقب مونده است . تازه این مثلا پیشرفت کردن اینجوری این دختره بیچاره اگه فرضا ده سال پیش ازدواج میکرد در جا میکشتنش .

چون یه رسم دارن که وایمستن دم در خونه عروس داماد اگه دستمال خونی آوردن بیرون تیر هوایی میزنن و میرقصن اگه خبری از خون نبود با همون تفنگا میزدن به دختره

شهرشون کوچیک بود واسه آبرو داری مثلا این کار و کردن 

جون دخترشون ارزشش بنظرم خیلی بیشار از ابرو هست تازه اینا گواهیم داشتن باید یارو رو رسوا میکردن

دیگر هیچکس به فتح نیاندیشید،، دیگر هیچکس به هیچ چیز نیاندیشد،، چه روزگار تلخ و سیاهی،، خورشید مرده بود
مردا هار شدن امروزم جلوی چشه منو بچه هام یه مرده یه زنه رو زدو روسریشو اسرش کندو به زور بافحش انداخت ...

و طبق معمول آدمایی که اونجا بودن حرف نزدن چون حرف بزنن مرده چهار تا فحشم به اونا میده و میگه زنمه اختیارش و دارم پلیس هم بیاد همینه

تابلو بود چی میخوای بگی ادامه ندی بهتره من ک گزارش زدم برات پربازدید شدن ب چ قیمتی؟ چی بت میرسه ...

عزیز دلم من سر هم نکردم ولی اگه فکر شما اینجوری مختاری فدات شم. من فقطخواستم این موضوعی که پیش اومده بود رو بگم شاید تجربه بشه برای یه دختر دیگه که عذاب نکشه . گواهی گرفتن توهینه برای ما خانوما ولی یه سریا مثل این خانواده عهد قجرین یا عقده این به خاطر قوانین و فرهنگ و آبرو که خیلی مطرحه مجبوریم به یه سری کارا تن بدیم

از بکارت نگین ک دلم خونه منم خواهرم اصرارداشت برم پزشک قانونی و کارت سلامت بگیرم اما من اوسکول خجال ...

تا زمان دختر تو این چیزا ور افتاده ایشالا...

گواهی بکارت هم خودش توهین ه...

فرقی نداره با کاری که شوهرت کرده

زمان مادربزرگ منم دیگه اینطوری نمیکردن حتما یه چیز دیگه بوده.

الله و اعلم شایدم خودم یه موقع فکر میکنم شاید دنبال این بوده اسم و رسم بابای دختره رو خراب کنه چون تو شهر سر شناس بودن . ولی خدا نگذره از پسره تو یه ماه دختره یه دسته از موهاش سفید شد

منم خونريزي نداشتم سنمم كم بود ولي شوهزم هيچي نگف گف شايد بعدا خونريزي كني وقتي ازخاله كوچيكم ك باهام ي مقدار راحتيم پرسيدم گف ما كلا همينيم ههمون بدون خونريزيم منم ب شوهرم گفتم گف پرسيدن نداره و درموردش حرف نزن مگه من تو رو نميشناسم

منم خونريزي نداشتم سنمم كم بود ولي شوهزم هيچي نگف گف شايد بعدا خونريزي كني وقتي ازخاله كوچيكم ك باها ...

درستشم همینه . انشالله روز به روز زندگی تون پر آرامش تر و قشنگ تر و با عشق تر بشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز