وااااا مگه مرده نمی دونه برای بعضیا اینجوره😠😠😠
يعني حالم از اين ادمايي كه فك ميكنن نجيب بودن دختر به بكارت بهم ميخوره
زمان مادربزرگ منم دیگه اینطوری نمیکردن حتما یه چیز دیگه بوده.
بهش تهمت زد که دختر نیست بابای دختره هم به داماده گفتش که من آبرو دارم بزار یه ماه خونه ات بمونه میام میبرمش . تو اون یک ماه موهای دختره سفید شد .
خواهر شوهرش و مادر شوهرش میزدنش کم و بیش نمیزاشتن گوشی دستش باشه صبح اگه دیر از خواب بلند میشد با داد و بیداد و دعوا از خواب بلندش میکردن که پاشو کار کن. آخه با مادر شوهرش قرار بوده زندگی کنه.
بعضی مردا گاون بلانسبت .منم یه دوست داشتم خواهرش عروس شد.شب زفاف یارو خون ندیده بود صبح رفته بود خانواده دختره رو با آبروریزی برداشته بود برده بود پزشک قانونی. دکتره معاینه کرده بود گفته بود این کمتر از ۱۲ ساعته که زن شده. یارو گفته بود پس چطور ما که خونی ندیدیم. میگفت دکتره از اتاق انداختش بیرون گفته مرتیکه مگه گاو سر بریدی تو توی کدوم خانواده عقب مونده بزرگ شدی با این طرز فکرت...
خلاصه این یه ماه هر جوری بود گذشت بعد یه ماه باباهه به اصرار دختره میبرنش دکتر میفهمن از نوع حلقوی بوده و خونریزی نداره . از ده تا شهر ایران برای پسره گواهی میگیرن که بابا دخترمون مشکلی نداشته نوعش خونریزی نداشته .
