برف هفت سالگی ام را به خاطر صدای مادرم دوست داشتم که می گفت پاشو ببین عجب برفی اومده برف ده سالگی را به خاطر تعطیل شدن مدرسه و خوابیدن کنار مادرم حتی یک ساعت بیشتر. برف چهارده سالگی را به خاطر تشویش امتحانات .برف هجده سالگی را به خاطر استرس کنکور و آینده !! برف بیست سالگی را به خاطر عاشقی . هیجان عشقی که در ذهنم تا ابد ادامه داشت اما از برف بیست و پنج سالگی به بعد برف ها فقط سرد بود و سرد بود و سرد…… و خاطراتی که هرگز تکرار نخواهد شد……
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
دوستای گلم این تجربه ی من از رژیمه قبله بارداری و تعیین جنسیته نی نیه❤️اگه به کارتون اومد برام یه صلوات بفرستید🤱🤱🤰🤰🤰 https://www.ninisite.com/discussion/topic/3060426/تجربه-ی-من-از-رژیم-قبله-بارداری-و-جنسیته-نی-نی؟page=۱1
مرسی.چون این موقع همه میگن لابد نیروی منفی فرستادی یا اعتقاد نداشتی
نه اتفاقا به نظرم خدا بعضی وقتا حاجت بنده هاشو پیش خودش نگه میداره تا عیار اعتقاد قلبیشون به خودش رو بسنجه
حتما خدا داره ایمانت رو امتحان میکنه ببینه تا چه اندازه باورش داری .. دعات و پیش خودش نگه داشته که باورت رو به خودش بسنجه ببینه تا کجا حاضری صداش بزنی و نا امید نشی