2777
2789
عنوان

۵روزگذشت ازقهرم.اسکرین شات پیامهامون

| مشاهده متن کامل بحث + 534 بازدید | 31 پست
مثلا تو تو خونه ارایش خونه خوشگل کنه موهاشو‌باز بزاره اتو کنه با لباسای باز مثلا دامن خیلی کوتاه و ت ...

عزیزم من این کارا همش کردم اما بازم بی‌فایده بوده

حق می‌مونه---ناحقه که رفتنی ست
دیروز اینکارها کردم محلمم نزاشت.انگاراون قهرکرده .خیلی مغروره 

نه دیگه

عشوه جواب میداد همیشه

مگه شوهرت معذرت میخوام سیب زمینیه؟

من شوهرم تو بزرگترین دعواهامون اگه اینکارو کنم سست میشه😂

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من مشکلی نداشتم با پیاده برگشتم.فقط جلو داییهاش ودخترعمش گفتم منوببرخونه گفت خودت برو.گفتم مادرت بود ...

خب عزیزم اول از همه که مشکل حادی نبود حالا یا حوصله نداشت یا کار داشت چیزی نبود که خودت میرفتی... بعد اینکه اشتباهترین کار اینه که پای مامانش رو وسط بکشی اینطوری قشنگ لج و لجبازی میشه هیچ وقت مقایسه نکن اگه مادرت بود یا اگه خواهرت بود... تا جایی که میتونید از مشکلهای کوچیک بگذرید گذشت کنید قهر و دعوا فاصله میندازه بینتون بی حرمتی میکنید روتون باز میشه...اخرش که میخوای اشتی کنی پس سر هر چیز کوچیکی قهر نکن ...

نه دیگه عشوه جواب میداد همیشه مگه شوهرت معذرت میخوام سیب زمینیه؟ من شوهرم تو بزرگترین دعواهامون ا ...

بدترازسیب زمینی.ببین پیام اخریم جواب نداد

  سکوت
خب عزیزم اول از همه که مشکل حادی نبود حالا یا حوصله نداشت یا کار داشت چیزی نبود که خودت میرفتی... بع ...

اخه بزار ازاول بهتون بگم.چهارشنبه مارفتیم خونه عمه ام.همه فامیل جمع شده بودن موقع خداحافظی به زنداداشم گفتم بیا ما میبریمت خونه.بعدبه شوهرم گفتم بیامارو ببرگفت من دارم میرم مسجدگفتم زشته بیا مارو ببر.داییهاش ودخترعمشم بودن گفت خودتون پیاده برین بمنچه.گفتم پس کلیدماشین بده گفت نمیدم  همتون بیابریدمسجد گفتم وا نمیشه که.دخترعمشم گفت حالاهمه که نمیتونن برن مسجد.بعدشوهرم رفت یه چندقدمی منم رفتم پیشش گفتم بیاماروببربخدا زشته.گفت نه گفتم مادرت بود میبردیشا گفت اره مادرمه.بعد زنداداشم با بابام رفت خونه منم بچه بغل پیاده رفتم خونه.ابروم برد جلوفامیل.

  سکوت
اخه بزار ازاول بهتون بگم.چهارشنبه مارفتیم خونه عمه ام.همه فامیل جمع شده بودن موقع خداحافظی به زندادا ...

کارش که بد بوده قطعا ولی اینجور مواقع اصرار نکن همون بار اول گفت نمیتونم بگو باشه خودمون میریم... اینطوری بهتره باز تا اینکه اصرار کنی و بگه نه... بعد تو خونه میگفتی چرا نبردی ولی قهر نمیکردی زیاد قهر کنی دیگه واسش مهم نیست میگه واسه هر چیزی قهر میکنه 

کارش که بد بوده قطعا ولی اینجور مواقع اصرار نکن همون بار اول گفت نمیتونم بگو باشه خودمون میریم... ای ...

خونه نیومد رفت خونه مادرش اصلا غمش نبود.دوروز هم همونجاموند دخترمم برده بود پیش خودش وقتی برگشتن دخترم گفت باعمه وبچها اینجارفتیم اونجارفتیم.استخرمیخوام بریم.زیاد قهرمیکنم ۲.۳ساعته اشتی میکردم ولی ایندفعه ۵ روز شد ولی انگارنه انگار

  سکوت
خونه نیومد رفت خونه مادرش اصلا غمش نبود.دوروز هم همونجاموند دخترمم برده بود پیش خودش وقتی برگشتن دخت ...

خب دیگه از نظر همسرت شما قهر کردی و موضوع مهمی نبوده براش احتمالا خواسته جواب نده که دیگه قهر نکنی.. میدونم دلت گرفته از دستش ناراحت شدی اما یه سری چیزا ادم کش نده گذشت کنه خودش راحتتره... مردها همینن دیگه یه وقتایی جو گیر میشن قلدری میکنن میخوان بگن حرف حرف منه پاپیچ نشی بهتره بگو باشه تو راست میگی بعدا خودت سر وقتش پیچاشو سفت کن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792