چرا اکثرتون تحمل ریخت شوهرتونو ندارید؟
چرا دوس ندارید خونه باشه؟
چرا دعوا میکنید باهم؟
مگه باعشق ازدواج نکردید؟
اخه مگه میشه ادم عاشق باشه ازدواج کرده باشه بعد اینقد از شوهرش بیزار باشه
بعضی از تاپیکارو میخونم یا بعضی از حرفایی که زیر تاپیکا زده میشه مغزم سوت میزنه
چی میشه ادم به همچین جایی میرسه واقعا؟
اون عشق نبوده هوس بوده😂
من ك دوست ندارم دير بياد يا باشگاه بره
همش ميگم زود برگرد دلم ميخاد پيشم باشه
هرچند وقتي خيلي خونس بحثمونم ميشه ولي باز دلم ميخاد باشه😂
ما سه سال دوست بودیم بعد ازدواج کردیم اما الانم همونطوری مث قبل همو دوس داریم تا حالام مشکل خاصی نداشتم
من با عشق ازدواج نکردم مجبوری بود و به زور ازدواج کردم ولی الان خیلی دوستش دارم یه جورایی دارم عاشقش میشم 😍😍
من با عشق ازدواج کردم
ولی اختلاف ربطی به عشق نداره
از پدر و مادر آدم که بالاتر وجود نداره ولی وقتی باهاشون به اختلاف عقیده بخوری یا اذیتت کنن لحظه ای متنفر میشی ازشون
عشق واقعی اگردوطرفه باشه هیچوقت تنفر نمیاره اما اگر یطرفه باشه باگذرزمان خیانت دیده میشه اونوقته ک با وجود تمام عشقی ک داری طرف ازچشمت میوفته .نابودگر اکثر زندگیا خیانته .
گاهی وقتاهم خیانتی نیست خانواده ها هستن ک باعث ازبین رفتن حریم بین زن وشوهر میشن ودعوا پیش میاد.
خیلی چیزا هست ک نه دوران دوستی ونه نامزدی خودشو نشون نمیده تاوقتی زیریک سقف نباشی حتی متوجه عشق واقعی هم نخواهی شد .بنظر من عشق مقدسه وبه هرعلاقه ای نمیشه نسبتش داد
