سلام.
دوستان پدرشوهر من قرار بوده واسم عروسی بگیره، خونه رهن کنه، و ۴ تیکه ی یخچال، گاز، لباسشویی، تلویزیون رو بخره.(شب قبل از بله برون اینا معلوم شد)
حالا بهمن پارسال اومدن تهران تالار رو گرفتن، الان هرچی میگیم دیره واسه خونه انگار نه انگار...
حالا آخرش میگه من کلا صد تومان میدم...
بعد اینجا بالا شهر نیست...
تقریبا پایین شرق تهرانه.
خونه های کوچیک چهل و خرده ای اینا، طبقات سوم و چهارم بدون آسانسور، رهنشون از ۸۰ تومانه به بالا...
ما خیلی شانس بیاریم ۸۰ تومانی پیدا کنیم، بعد تالار بجز میوه و شیرینی ۱۷ تومان باید بدیم، لباس و آرایشگاه و آتیله و گل و دسته گل و ماشین و کارت عروسی و... دیگه همه ی اینا مونده...
یعنی فقط یه رزرو انجام شده و تموم...
حالا من موندم چیکار کنم...
از اون صد تومانی که معلوم نیست کی هم بده، ۸۰ بره واسه رهن، حتی عروسی هم نمیتونیم بگیریم...
چه برسه به عروسی و اون چهار تیکه...
من هیچ جشنی نداشتم، اونم فقط واسه اینکه عاشق عروسی بودم و از جشنای دیگه خوشم نمیومد...
حالا شما جای من باشید چیکار میکنید؟؟؟
یه عروسی ساده بگیریم قطعا خیلی بهم فشار میاد...
ولی دارم بهش فکر میکنم...
که ساده بگیریم، که سرویس طلام نیاز نباشه، بفروشم باهاش تیکه ها رو بخرم.
چون وسیله هامم واسم مهمه...
نمیخوام از راحتی برم تو سختی...(به اندازه کافی سختی توش هست، دیگه حداقل وسایلم اونی که میخوام باشه)
بابام هم قبول نمیکنه بخره... حقم داره. از روز اول گفتن میخرن، ما هم هرچی گفتیم گرون میشه گفتن نه ما دم عروسی میخریم... حالا به کل میخوان با صد تومان هم عروسی گرفته بشه، هم چهار تیکه سنگین، هم رهن خونه..
منم ۹۶ عقد کردم که اگه اون موقع میخریدیم، اصلا به این قیمتا فکر هم نمیکردیم...
حتی واسه خونه هم مامانم همون موقع دوبار بهشون گفت که هرچقدر میخواید واسه رهن بدید، (اون موقع رهن متری یه تومن بود.۵۰ متری ۵۰ تومان) اونو بدید، ما هم واما رو میذاریم روش، چون میخوان عقد کرده هم بمونن، رهنشم میدیم، هرچقدرم کم بود خودمون میدیم، مثلا دو دنگش به نام ما... ولی اینا دیگه خونه دارن...
اونا هم محل ندادن که ندادن.
حالا من دارم روانی میشم...
واقعا اگه ساده باشه نمیدونم چقدر بعدش دق میکنم...
از الان دارم حسرت میخورم...
از همون موقع که یه سال عقدمون قرار شد بشه دوسال دارم حسرت میخورم...
دارمدیوونه میشم...
در ضمن شوهرم هم سربازه، فوقش بتونه شکممون رو سیر کنه...
نه میتونه کرایه خونه بده، نه قسط وسایل...
شما باشید چکار میکنید؟؟؟
محل رو هم نمیتونم عوض کنم.
از اول اول شرط کردیم و واسمون مهم بود، اونا هم قبول کردن. اگه منم بخوام(که نمیخوام) بابام اجازه نمیده.