از عصری دلم شور افتاد همش صلوات فرستادم آیه الکرسی خوندم تا الان خوابیدیم گفتم خدایا شکرت هیچی نشد خوابیدم بچه کوچیکم تو خواب نق زد بیدار شدم که شیرش بدم دست بردم گوشیمو بردارم نبود بلند شدم رفتم دیدم دست پسرمه رفتم بالای سرش دیدم تو گوگل سرچ کرده عکس زن لخت😩
دنیا دور سرم چرخید شوهرمو صدا زدم گفتم صدبار بهت گفتم گوشی نده دست بچه گوگل بچرخه ببین به کجا رسیده چیا سرچ میکنه شوهرم عصبی شد گوشیو پرت کرد سمت پسرم خورد به دیوار اونم سوخت حالم بدتر شد
گوشی بدرک یه ضرر بزرگ شد
من با یه پسر 11ساله چی بگم شوهرم رفت کمربند بیاره بزنش نزاشتم گفتم مگه بزنیش درست میشه خلاصه گفتم بحوابید ببینم فردا چه گلی به سر بریزیم حالا همه خوابیدن اما من انگار قلبم آتیش میگیره چی میخوان این بچه ها از این سن کم 😢😢