یه پسر عمو کثافت داشتم ده سالش بود بهم یاد میداد میگفت برو مغازه دزدی کن انقدر رو مخ بود یبار پنج سالم بوز کاملا یادمه مامانم پول داده بود ماست بخرم بعد یدونه ادامس از این ادامس شیکا هستن سبزا خخخ دزدیدم 😂😃 بعد اومدم خونه به مامانم گفتم مامانم گفت اونو بنداز اشغالی اونو انداختم بعد پونصد تومن داد رفتم ادامسو بستمی و لواشک خریدم 😍😍😍😍
با پسر خالم شرط بستيم بريم دزدي
رفتيم تو يه مغازه اون سرشو گرم كرد من يه اردك دزديدم
١٨ سالم بود😐😅😅😅😅
ولي چندروز بعد پولشو دادم عذاب وجدان گرفتم
دیکشنری جیبی نوه خالمو تو دوران راهنمایی ازش گرفتم داداش کوچولوم جلدشو کشید پاره گرد هیچوقت روم نشد پس بدم.😔😔😯
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
