2777
2789

یکی از اقوام  بچه دار شده  😟


بعد این خانوم انتظار داشته من براشون کادو ببرم😕 وای خدا

اخه  بمن چه  تو و شوهرت تصمیم گرفتین بچه دارشین کادوشو من باید بدم؟😒

ما یه رابطه  خیلی دوستانه داشتیم درحد یکی دوبار بیرون رفتن که اینا تو اکیپ خانوادگی ما بودن بعد من  ازدیشب دارم به این فک میکنم این همه توقع یهو ازکجا اومده؟🙄☹


منو همسرم  فقط میخواستیم   شیرینی بگیریم بریم برای تبریک  ولی خب انقدر مشغله کاری داشتیم دیگه موند  

از یطرفم این خانوم خیلی زیاد پرتوقع هستن دیگه تصمیم گرفتیم نریم از اینجور روابط بده بستونی هم متنفرم 😕 


چرا یه ادم باید  انقد پرتوقع باشه؟   

شاید من تواون برهه اصن پول نداشتم  بعد رفته گلایه کرده که اره فلانی پیش بچه من نیومد   کادو نیاورد واقعا چراباید بیام

بتظرتون وقتی   دیدم بروش بیارم؟ خب منم  ۸ماه پیش خونه خریده بودم شما چرا  نیومدین ؟😑😑😑😑 

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔
والا فامیل نم سرش می گیره برای فامیل کادو بگیره چه برسه دوست برای دوست 

ما یجورایی فامیل دورهم هستیم 


اخه خودم خیلی ادم پرتوقعی نیستم نمیتونم اینو درکش کنم   


چندوقتم هس  هرجا ما باشیم نمیان😑

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اگه نیومد توخونت لازم نیست بری پیشش خلاص

وزن فعلی۷۳ .هدف اول ۶۸  هدف دوم ۶۵...امروز۹۹/۸/۱۱تصمیم جدی و دوباره برای لاغری دارم الهی شکرت که یه نی نی سالم بهم دادی ...برای خوشبختیه خودم دست بکار میشم تلاش میکنم و خوشبخت میشم ...خوشبختی حق منه و بالاخره منم لاعر شدم وزن ۶۰کیلو 🤩🤩🤩دلم نیومد قسمت اول امضامو پاک کنم ...بماند به یادگار...نی نی دومم هم بدنیا اومد الان دوتا گل پسر دارم ...خدایا شکرت که همیشه هوامو داری .هرچی خواستم بهم دادی ...کاش لیاقت بندگیتو داشته باشم😍واما پروسه ی لاغری من دوباره شروع شد شروع کاهش وزن :۲۶ /۱۱،وزن اولیه ۷۱😪😪۲۶ /۱۲ وزن:۶۶.۵😍😍ورن هدف ۵۸

توقع زیادیم نیست.من خودم از اشناهایی که برا تولد بچم نیومدن ناراحت شدم.حالا مهم کادو و پول و این حرفا نیس.مهم توجه هست ک شما یه سر هم بهشون نزدی.البته نمیدونم شما رفت و امد داشتین یا نه.و یا اینکه صمیمیتی بوده یا نه.ولی مثلا من عمم نیومد برا بچم خیلی ازش ناراحتم.منم مراسمی چیزی داشت پامو نمیزارم.بهرحال رسمه از قدیم.باید آدم یه سر بزنه به آشناش

⛔ 🚫 ⛔جون مادرت لایک نکن منو🙏صپاص
توقع زیادیم نیست.من خودم از اشناهایی که برا تولد بچم نیومدن ناراحت شدم.حالا مهم کادو و پول و این حرف ...

من تبریک گفتم  

خب اگه اینجوره مام خونه خریدیم اینام باید میومدن خونه دیدنی ما 

من واقعا موندم چرا انقد توقع کادو ایناداره

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔
خوب خیلی دوستانه بهش بگو مگه شما واسه خونه ما اومدین چشم روشنی که ما بیایم

اصلا از اون  موقع ندیدمش  


هرجا ما باشیم نمیان   

بحث اومدن نیومدن اون نیس من کلا از روابط بده بستونی متنفرم  

اینکه برم خونه فلانی کادو ببرم  

پس فردام اون واسه من بیاره بدم میاد

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔
اصلا از اون  موقع ندیدمش   هرجا ما باشیم نمیان    بحث اومدن نیومدن اون نیس ...

پس اصلاااا هیچ واکنشی نشون نده از این حرفای خاله زنکی روزی هزار تا پشت سر آدم گفته میشه

بزودی میرم قاطی متاهلااااا😅😅😅😅😅😅

ما ازدواج کردیم دوست صمیمیمون نیومدن عروسیمون دعوتشون کردیم خونه مون دست خالی اومدن اون وقت خونه خریدن ما رفتیم کمک یه جعبه شیرینی بردیم چندبارم غذا درست کردم بردیم اونجا با هم خوردیم یکی دوبارم از بیرون غذا گرفتیم رفتیم اونجا

بعد برگشته بود بهم می گفت ما از کسی توقع نداریم خونه دیدنی بیارن شوهرم می گه چرا پناهینا کادو نیاوردن منم گفتم اشکال نداره

من😐

کادو😑

خدایا شکرت...
ما ازدواج کردیم دوست صمیمیمون نیومدن عروسیمون دعوتشون کردیم خونه مون دست خالی اومدن اون وقت خونه خری ...

بعضیا واقعا  ابلهن ینی چی اخه


اصن من شاید  دوس نداشته باشم   کادو بدم

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔
من تبریک گفتم   خب اگه اینجوره مام خونه خریدیم اینام باید میومدن خونه دیدنی ما  من واقعا ...

اگه برا خونت نیومده که حق نداره ناراحت بشه.و در اینصورت کار خوبی کردی نرفتی

⛔ 🚫 ⛔جون مادرت لایک نکن منو🙏صپاص
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز