پسر رو قدر مادر دان که دایم کشد رنج پسر بیچاره مادر برو بیش از پدر خواهش که خواهد تو را بیش از پدر بیچاره مادر زجان محبوب تر دارش که دارد زجان محبوب تر بیچاره مادر از این پهلو به آن پهلو نغلتد شب از بیم خطر بیچاره مادر نگهداری کند نه ماه و نه روز تو را چون جان به بر بیچاره مادر به وقت زادن تو مرگ خود را بگیرد در نظر بیچاره مادر بشوید کهنه و آراید او را چو کمتر کارگر بیچاره مادر تموز و دی تو را ساعت به ساعت نماید خشک و تر بیچاره مادر اگر یک عطسه آید از دماغت پرد هوشش زسر بیچاره مادر اگر یک سرفه بی جا نمایی خورد خون جگر بیچاره مادر برای این که شب راحت بخوابی نخوابد تا سحر بیچاره مادر دو سال از گریه روز و شب تو نداند خواب و خور بیچاره مادر چو دندان آوری رنجور گردی کشد رنج دگر بیچاره مادر سپس چون پا گرفتی ، تا نیافتی خورد غم بیشتر بیچاره مادر تو تا یک مختصر جانی بگیری کند جان مختصر بیچاره مادر به مکتب چون روی تا باز گردی بود چشمش به در بیچاره مادر وگر یک ربع ساعت دیر آیی شود از خود به در بیچاره مادر نبیند هیچکس زحمت به دنیا زمادربیشتر بیچاره مادر تمام حا صلش از زحمت این است که دارد یک پسر بیچاره مادر برا سلامتی همه مادرای ایرانی یه صلوات از ته دل انشااله همه منتظرا هم توی این سال جدید نام مقدس مادر روشون گذاشته بشه الهی امین
بیچاره مادر چقدر این شعر را دوست دارم همه این کارها بدون انتظار و با لذت تمام است اون وقت به ادم می گن تو بلد نیستی مادر ی کنی اگر یک بار بچه را دعوا کنی می گن مثل نامادری می مونی ولی عیبی نداره روز مادر برای همه تون مبارک
روز مادر بر همه شما مبارک. من سرکار میام و 9 ساعت از روز پیش پسرم نیستم. الان که این شعر رو خواندم همش احساس میکنم من مادر خوبی نیستم.
***** مسابقه آشپزی دوستان کلوب ستاره ها ***** ****** موضوع شماره 13: تزئین سالاد الویه ****** *** لطفا فقط به سه نفر از دوستان رای دهید *** http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=606981&PageNumber=72
خیلی قشنگ بود آمین
باران بهار منم مثل توام تازه دیشب یه کادوی بد از دخترم گرفتم . دیشب وقت خواب میگفت من مهد کودکو دوست ندارم من تو رو دوست دارم می خوام پیش تو بمونم منم بعد از خوابوندنش کلی گریه کردم و عذاب وجوان گرفتم صبحم تو مهدش کلی پیش مربیش گریه کردم حالا هم که سرکارم خیلی حالم بده همش احساس میکنم دخترم داره غصه می خوره 
بیچاره مادر ...........
منم پسرم پیش مادر شوهرم می ذارم خیلی عذاب وجدان دارم از صبح ساعت 8 تا ساعت 1 برام سخت دوری پسرم ولی چی میشه کرد که مجبورم به خاطر یه لقمه نون ادم خودش هلاک می کنه ای خدا
مامان روشا جون خدا به ما صبر بده و توانایی تا بتوانیم اون زمان کمی که با بچه هامون هستیم انقدر بهش عشق بورزیم و براشون انرژی بزاریم که کمبود ما رو احساس نکنن. ولی به قول رها برای یه لقمه نون هست و برای آینده همین بچه ها. خدا کنه اونا هم روزی متوجه بشن که چرا این کار رو میکردیم ولی امیدوارم احساس کمبود نکنن. رها ساعت کاریت خیلی خوبه قدرش رو بدون.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
