بار اول که لکه بینی داشتم خیلی نگران بودم. اون شب خارج از شهر بودیم همین که لکه رو دیدم سریع برگشتیم تو شهر. دقیقا 2 ساعت تو راه بودیم تا برسیم به بیمارستان. کل این 2 ساعت رو گریه کردم و ابغوره گرفتم😆فکر میکردم لکه بینی یعنی از دست دادن نینی. هیچ بیمارستانی پذیرشم نمیکرد ولی هیچکدومم نمیگفتن باید بری بیمارستانی که دکترت توش زایمان انجام میده تا اونا زنگ بزنن دکترت ببینن چکار باید بکنی. تا اینکه یه نگهبان بیمارستان وقتی دید با حال خرابم دارم گریه میکنم گفت برو بیمارستان دکتر خودت. رفتم بیمارستان خیلی سریع رسیدگی کردن و زنگ زدن دکترم ، دکترمم گفت فقط شاف مصرف کن.
از بارهای بعد وقتی لکه بینی پیدا میکردم دیگه نمیترسیدم و میدونستم تا وقتی زیتد نشه خطر نداره.
یه بارم بخاطر سردرد شدیدی که داشتم ترس از مسمومیت حاملگی پیدا کردم و بدو بدو رفتم بیمارستان. بهم گفتن مسمومیت برا بلای 23 هفته اتفاق میفته و سردرد تو دوران بارداری طبیعیه.
امروزم بخاطر کم شدن تکونای نینیم رفتم دکتر. که این یکی رو حق داشتم نگران بشم. چون دکترم هم سونو که کرد و هرچی شکمم رو تکون داد بازم نینی تکون نخورد، در نهایت فرستادم سونو بیرون که فردا بهم نوبت داده. دعا کنین مشکلی نباشه