2777
2789
عنوان

جاریم حاملگیشو به همه گفته ولی به من نگفته

| مشاهده متن کامل بحث + 3528 بازدید | 75 پست

استارتر انشالله بزودی مامان شی گلم

من باردار ک شدم بعد از دو سه ماه بوقوم شوهر گفتم جاریم اصلا نگفت مبارکه , اردیبهشت افتادم بیمارستان نیومد سر بزنه , حتی زنگم نزد , تو مهمونی همو دیدیم فقط ی سلام کرد هیچی نگفت ک خوبی و ...,بعدش برا جنسیت بچمم جشن گرفتم نیومد و تا الان ازش بیخبرم , من تازه ازدواج کردم زودی باردار شدم خداخواسته,نمیدونم دلیل رفتاراش چیه هر چی ک هست ازش متنفر شدم ,خودشم بچه نداره

تبریک

1
5
10
15
20
25
30
35
40

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تعجب میکنم 😨 چه مسائلی مهمه واسه بعضی خانوما که خوابو خوراکو ازشون میگیره


منم فکر نمیکردم مهم باشه همیشه میگفتم یکی حامله میشه زودتر یکی دیرتر چه فرقی میکنه واسه همین وقتی حاملگیشو به همه جز من گفت خودم بهش زنگ زدم تبریک گفتم ولی الان تو چهار ماه فهمیدم چیز مهمی بوده و یه زن بیشتر از درس و مقام و درامد باید بتونه بچه دار بشه چون جاری من خودش هیچی نیست هیچی حتی  اختلاف داشتن شوهرم میگه توعقد خیلی اختاف داشتن حتی رادرشوهرم چشیمون شده بود ولی از وقتی حامله شده برادر شوهرم عاشقش شده انقدر هواشو داره کلا همه چیز زن یک طرف بچه دار شدش یک طرف

امیدوارم زودتر منم حامله بشم میخوام بی خیال بشم اصلا نمیتونم غصه امشب منو گرفته چطور رفتار کنم

عزیزم شاید منم بودم بت نمیزنگیدم! میدونی چرا

چون فعلا بچه نداری بزنگه بگه من حاملم!! معلومه دلت میگیره ناراحت میشی ک چرا من حامله نشدم هنوز! منم وقتی باردار شدم به همه گفتم جز دوستم ک بچه دار نمیشد میترسیدم دلش بشکنه اه بکشه تا خودش فهمید گلایه هم کردا گفتم الکی ک فک کردم بت گفتم! 

زندگی زیبا و مثبت از ذهنی زیبا و مثبت ساخته می شود
به خدا من دکتری گرفتم اون بعد سه سال پشت کنکور لیسانس گرفته شوهر من ارشد داره شوهر اون دکتری هیات عل ...


عزیزم ناراحت نشی تا وقتی خونه مادر شوهرتی  و استرسو فکر زیاد و حرص خوردن زیاد داری

باردار نمیشی


من خودم بعد ۴ سالو خورده ای باردار شدم

ماهی ک فکرشو نمیکردم


اگه میشه جدا بشین خیلی خوبه

تیکر ی سالگیه دختر گلمه 👇👇👇👇👇👇                خوش امدی عشق مامان و بابا  😍                              چقد خوشحالیم از بودنت 😊                                     دختر قشنگمو بعد ۴ سالو خورده ای ک منتظر بودیم حتی میکرو هم کردیم.ولی منفی شدبطور طبیعی ب لطف خدا باردار شدم  ...از خدا ناامید نشید دوستای عزیزم..تا خدا نخاد نمیشه..                                    فقط ارامش داشته باشید🥰                                            
منم فکر نمیکردم مهم باشه همیشه میگفتم یکی حامله میشه زودتر یکی دیرتر چه فرقی میکنه واسه همین وقتی حا ...

کاملا مخالفم

در گذشته هنر یه خانوم ازدواج و شوهر داری و بچه داری بود

ولی الان خداروشکر اینطور نیست

اگر یه زنی بارداره که هنر نکرده

خدا خواسته 

و اگر یه خانومی باردار نمیشه بازم اتفاقی نیافتاده که؟؟؟!!!!

باید اول خودمون باور داشته باشیم

گلم شاید چون فکر کرده بچه نداری دلت بسوزه ناراحت شی ...رو خودت نیار ناراحتی نداره ...ایشالا دامنت زود سبز میشه 😘

با همه سختی هایی که کشیدم آخر عشقم امد بغلم ....خدایا به همه از این خوشمزه ها بده 🙏🙏🙏🙏تیکر تولد یه دونه دخملم 🤗🎂💝
منم فکر نمیکردم مهم باشه همیشه میگفتم یکی حامله میشه زودتر یکی دیرتر چه فرقی میکنه واسه همین وقتی حا ...


تمام این حرف‌هات بازتاب حس‌های درونی خودته. وقتی حرف می‌زنی قشنگ معلومه که ارزش زن را بیشتر در بچه دار شدن می‌بینی. اینی که هی تاکید می‌کنی روی تحصیل و غیره که اون هیچی نیست و اینا همش فریاد می‌زنه اتفاقا اعتماد به نفس نداری. و گرنه به چنان آرامشی در این زمینه رسیده بودی که اصلا به فکرت نمی‌رسید یه لحظه بهش فکر کنی (برتری‌های تحصیلی و ...).
جاریت کارش نه خیلی بده نه خیلی عالی! شما حساس شدی و حالا یک فکرهایی رو از قدیم برای خودت تکرار کردی. نتیجه اش شده حال الانت. برو مواظب خودت باش. برو توی محیط‌های خوب با آدم‌های مثبت نشست و برخاست کن. از خانواده‌ی همسرت دور زندگی کن. خودت جلوی فکرهای منفی را بگیر. کلا از نظر روحی به خودت برس که سلامت و شاد باشی.

من مونی هستم که از سال ۸۹ در سایت فعال هستم. یک مدت خودم داوطلبانه به سایت نیومد و وقتی دوباره برگشتم تا در تاپیک‌های قدیمی به خصوص تاپیک خشونت علیه خانوم‌ها فعال باشم، با وضع نابسامان سایت رو به رو شدم. حدود شش ماه پیش بود. داشتم داخل پیام خصوصی با نی نی یار در خصوص مشکلات سایت چت می‌کردم که ایشون «به هوس نیمه شبی» فقط چون قدرت در دستش بود و نباید جایی جواب پس می‌داد وسط صحبت‌های خصوصی بی هیچ اخطار و حرفی من را قطع دسترسی کرد. اکانتی هفت هشت ساله را قطع کرد که باهاش سال‌ها با علاقه در سایتی که دوستش داشتم و بهش اعتقاد داشتم وقت گذاشته بودم! من موندم و این سوال: «واقعا این بود آرمان‌های نی نی سایت؟»
منم فکر نمیکردم مهم باشه همیشه میگفتم یکی حامله میشه زودتر یکی دیرتر چه فرقی میکنه واسه همین وقتی حا ...

به حق امشب شب قدر زودی دامنت سبز میشه

ببین یکی از همکلاسیام ۶ سال باردار نمیشد جاریش تازه عروس بود زودی باردار میشه میره خونه همکلاسیم ک جاریشه بش میگه تبریک میگم بت داری زنمو میشی😳

فرض کن رفته به دوستم تبریک گفته!! وقتی رفت دوستم نشست های های گریه کرد زنگید بهم که جاریم خواست بهم طعنه بندازه هر دو پشت تل گریه میکردیم که یهو دو هفته بعد بهم زنگید گفت الههه من دو ماهه پریود نمیشم  بی بی من مثبت بوده انقد ناراحت بود حواسش نبود که پریود نمیشه فک کرد بخاطر داروهاس ک عقب افتاده! 

خلاااااصه دوستم خودش جلوتر از جاریش باردار بود و خبر نداشت یعنی اون روزی ک جاریش اومد بهش گفت باردارم و اینا دوستم خودش باردار بوده جلوتر😄

زندگی زیبا و مثبت از ذهنی زیبا و مثبت ساخته می شود

چجوری دلش گمباد توروناراحت کنه، جاری من ازم بزرگتره، بناله دلایل خودشون فعلا بچه نمیخوان، اما من که باردارشدم یجوری رفتارکردم که ناراحت نشه، الانم که بچم بدنیا اومده همینطور رفتارمیکنم، بهرحال میگم اون بزرگتربوده شاید ته دلش ناراحت شه، اگرمیدونستم باردارنمیشه که رفتارم صدبرابرباهاش بهترمیشد چون دلم نمیاد کسی بخاطربچه دارنشدن ناراحت کنم، همیشه هم دعامیکنم بچه داربشن

الهی چقدر خوب توکل به خدا امیدوارم منم  


اره دقیقا از وقتی داروهاشو انداخت سطل زباله و نا امید بوده باردار شده

الانم بچش یه ماه از بچه جاریش بزرگتره😅 جاریش خواست خودشیرین بازی در آره اینم یادم رفت بگم رفته گفته من زود حامله شدم ترسیدم جلوگیری کنم مث تو شم بیشور

خدا هم خودش میدونه چجوری بچزونه بعضیا رو

زندگی زیبا و مثبت از ذهنی زیبا و مثبت ساخته می شود

ناراحت نباش عزیزم خواهر شوهر منم حامله به همه گفته جز من از همسایه ها شنیدم به همسرم هم چیزی نگفتم شوهرم بهش گیر داده بود که بی حالی اینا چته هی میگفت مریضم شوهرم گفت چه مریضی چی جلو من گفت شوخی کردم بعد بهت میگم چرا منم پاشدم امدم خونه چند دقیقه بعد شوهرم خوشحال امد گفت آجی حامله است هیچی نگفتم گفت برو کمکش تا زمانی بچش به دنیا بیاد گفتم کاری نداره که کمک بخواد به رو خودمم نیوردم که میدونم  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز