دلم واقعا ازشون پره دیگه از دستشون خسته شدم پدرشوهرم یه ادم بیکارو بی مسولیته مادرشوهرمم از شوهرم همش سو استفاده میکنه اصلا یه کم ملاحظه نمیکنه با خودش نمیگه این پسر منم ازدواج کرده زندگی خودشو داره درست نیس هیچ کمکی ک تا حالا بهش نکردیم انقدر اذیتشون کنیم.وقتی باشوهرم درموردشون حرف میزنم میشه دعوا دیگه خسته شدم دوس ندارم همش تو زندگیم تنش باشه ولی دیگه از دست کاراشونم خسته شدم...شما بگید چی کنم؟؟
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
کاملا درکت میکنم مادرشوهر منم فقط توقع داره از من و شوهرم منم اوایل خیلی سختی کشیدم تا تونستم به شوهرم ثابت کنم مادرش واقعا توقعات بیجایی داره الان که شوهرم باهام راه میاد باز بهتره شرایطم اما همچنان دخالتا و توقعات مادر شوهرم هست
چی بگمعزیزم وقتی یه خانم ازشوهرش ناامیدمیشه امیدش میشه پسرش،به شماهم حق میدم که نگران باشی ولی خوب به مادرشوهرتم یکم حق میدم که ازپسری که زحمت کشیده بزرگ کرده توقع داشته باشه
همه همینن خواهر ...الکی خودتو حرص نده چیزی تهش نیست جز اینکه خودت داغون بشی...همه دخالت میکنن مشکل دارن..تا الان هرچی حرص خوردی چیزی درست نشده از این بع بعد بیخیال باش
میشه برای برآورده شدن حاجتم صلوات بفرستی...ممنون از همه ی دوستان نی نی سایت
مادر شدن مثه آتو دادن به دنیاست، همیشه استرس داری همیشه نگرانشی .پسر قشنگم از وقتی اومدی هر روز مامانی بهاره😍.مادر بودن حس عجیب و خاصیست. احساس میکنم قلبم جایی بیرون از سینه میتپد. پسرم، مرد کوچکم، جهان برای من در تو خلاصه میشود💙💙💙 پسرم آرام دوستت خواهم داشت طوریکه هیچکس به جز خودت این حس مرا درک نخواهد کرد💙
هیچ گاری از دستت بر نمیاد چون پسرشونه تا خودش ب این نتیجه برسه که اول خودش وزندگیش مهمترن بعد خانواد ...
اخه یعنی کی به این نتیجه میرسه؟پدرشوهرم پیر نیس همش باخودم میگم هنوز ک اونقدراسن وسالشون بالانیس ک همش نیاز به کمک داشته باشن وای به حال اینکه سنشون بیشتر بشه پیر و ناتوان بشن درسته پسرشه وظیفشه ولی خب زندگی ما چی میشه الان اولای زندگیمونه شاید بتونیم یکم خودمونوجمع و جور کنیم ک این اونا نمیزارن