سلام خوبین بچه ها یه یکم خواستم درد و دل کنم و نظر بگیرم ازتون من 2 ساله ازدواج کردم یه پسره 6 ماهه دارم شوهرم دست بزن داشت تو عقد فهمیدم اما چون دختر مبودم باهاش رابطه داشتم ازدواج کردم اون موقع هم هموز دوسش داشتم ازدواجمم کاملا مرگ بچم زور خانوادم بود اما خوب بلاخره دختر 19 ساله که هیچ کس تو زندگیش نبوده دیگه یکم محبت ببینه جذب میشه 😒😞شوهرم خسیسه خسیس خرج نمیکنه سر کار به زور میره خرج بچه رو هم مامانم اینا هی باید بدن یعنی اگه مثلا 100 تومان تو دستش باشه باور کنین از تخم چشاش میخواد بزنه بیرون که برای منو پسرم خرچ کنه نمونه ی بارزش همین امروز بهش گفتم بچه شیر مداره گفت عه بخر خودت تو که برا تولدت 200 تومان مامانت اینا بهت دادن برو بختر گفتم تا کی من باید خرج بچه رو و تورو بدم گرفت کتکم زد و بهم دری وری گفت دیکه واقعا خسته شدم چند تا مشاورم رفتم با خوده شوهرم میگن شوهرت فوق العاده لج بازه فوقالعاده هم عصبیه و معلومه تو بچگیش بهش بها خیلی دادن و لوس بار اومده و سرتق و یه دنده که فقط خودشو میبینه و راهتیه خودش براش مهمه باور کنین از اینجور ادماس چون ته تغاری بوده پدرشم کوچیک بوده فوت کرده دیکه کل خواهر برادراش دور این کوچیکه گشتن حالا واقعا نمیدونم با این مرد چیکار کنم از هروز کتک خوردن خسته شدم از اینکه بخوام بازم برگردم خونه بابام اونم خسته شدم هر چند طبقه ی بالای خونه ی بابام مفتی نشستم نه پول اب میده نه برق تازه کرایه هم نمیده هیچی اومده داماد سرخونه شده تازه خیلی هم ادعاش میشه خانوادم میگن فقط به خاطر تو ورایان اما حاظرن من بمیرم اما جدا نشم تو فامیلمون کلا 3 نفر طلاق گرفتن که سه نفرشون دو نفرشون شوهره کلا خیانت کرد با یه زنه دیگه و کلا رررفت پشت سرشو نگاه نکرد یکیشون کلا تو خانواده ی به این بزرگی که من دارم خیلی خیلی بزرگه خانوادم و طایفمون یه طایفه ی بزرگ بختیاری هیچکس طلاق نگرفته و یه جور هموز عقب افتادن منم مطمعنم جدا شم دوباره نباید گوشی بگیرم نباید بیرون برم نباید هیچ کوفتی انجام بدم اینقدر خانوادم سخت گیر بودن کلا تو دوراهی بدیم به چه ارزوی ازدواج کردم به کجا رسیدم حتی رابطه ی زناشویی هم ندارم باهاش حتی سرد مزاجه من خسته شدم دیگه خسسسسسته کاش بمیرم راهت شم کاش میدونیستین زندگی با شخصی مثل شوهر من چقدر سخته 😭😭😭کاش میدونستین دیدن محبت دیگه ی زنو شوهرا بهم دیگه جیگرمو اتیش میزنه دلم میسوزه
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
اگر میتونی درستش کن. نمیتونی جدا شو. بعد چرا انقدر زود بچه آوردی اخه.
چه ربطی داره چون رابطه داشتی و دختر نبودی دیگه باید حتما میرفتی بهش. برو تاپیک های منو بخون. منم بدبختشدم و دوست بودم دختریمو از دست دادم ولی تصمیمگرفتم محل سگ ندم بهش. به جهنم که دختر نیستم. داشتم دیوونه میشدم.
بعد مگه خونه بابات نیستی وقتی داره میزنتت حتی در حد یه چک داد و بیاد کن آشوب بزرگ بپا کن بزار خانوادت بفهمن زندگی با این نا ممکنه. یا درست میشه یا خانوادت درست میشن. اصلا یه کاری کن خودش عصبی بشه بزنتت. تند تند پشت هم اینجور بشه خانوادت یا درست میشن یا شوهرت
سلام عزیزم؛ به نظر من اول بدون اینکه طلاق بگیری از خونه بیرونش کن؛ به خانوادت بگو جدا نشدم که؛ هر وقت خونه گرفت و حقوق و ماه به ماه نفقه میتونه برگرده تو زندگیم؛ بعد کم کم هم همسرت خسته میشه هم خانوادت به نبودش عادت میکنن؛ میتونی یه روز یواشکی بری ازش جداشی؛ فقط بدون زمان همه چیو حل میکنه
واقعا کاش دختر بودن انقد مهم نبود تو عقد تو زنش بودی ب هر حال رابطه عادیه دختر نباشی ...
منه بدبخت که دوست بودم و دختریمو از دست دادم. تاپیکامو اگر خونده باشی. ولی تغییر روش دادم. داشتم دیوونه میشدم بخدا. به لطف شما ها که انقدر خوب واسمتایم گداشتید و باهام حرف زدید آروم شدم و دارمتصمیم و عمل درست رو انجام میدم