2777
logo

تبـادل نـظر

تبادل نظر

تبادل نظر

  1.  تبادل نظر
  2.  ازدواج و شروع زندگی
  3.  نامزدی
  4.  مشکلات نامزدی
2789
عنوان

مشکلات نامزدی

363 بازدید | 22 پست

سلام دوستان.من یکساله با پسرخالم نامزدم ولی متاسفانه خواهراش خیلی غیبت میکنن اخلاق نامزدم خودش خوبه ولی خواهراش خیلی راجب خونوادم غیبت میکنن وبه نامزدم میگم میگه چیکارشون کنم به حرفم گوش نمیدن وبهش برمیخوره هرچی میگم یجوری جلوشونو بگیر کاری نمیکنه اونا بهش بی احترامی میکنن ولی این اصلا کاری نمیکنه ولی منو خیلی دوس داره.ازطرفی خونواده منم نه میزارن عقد وازدواج کنیم نه بهم میزنن نه بیخیال حرفا میشن کلادوتاخانواده همش دنبال حرف و حدیثن.سطح خونواده منم ازاونا خیلی بالاتره واسه همین ناراحت میشم اونا پشت سرخونوادم حرف میزنن.نمیدونم چیکارکنم اخلاق نامزدم خودش خوبه ولی میترسم بعدن روش تاثیربزارن نمیدونم بهم بزنم بمونم پیشش بخوام بهم بزنم هم نگران نامزدم هستم و حرف بقیه و..حرفا اذیتم میکنه هرکارمیکنم نمیتونم بیخیالشون بشم لطفا کامنت بزاریدکمکم کنین چیکارکنم

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
1398/02/22
|
23:57
اظهار نظر
مشاهده افراد آنلاین

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

دوسش داری؟ میتونی بخاطر علاقه ت تحمل کنی پاش وایسا. نمیتونی زودتر جداشو

خودم هم هنوز نمیدونم میتونم یانه...توخونمون همش صبح تاشب شده حرف راجب اونا

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
1398/02/23
|
00:00
منم مادرشوهرم زیاد غیبت میکنه ولی تاحالا تاثیر نداشته روی شوهرم

😞😞

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
1398/02/23
|
00:01
دوسش داری؟ 

دارم ولی نه اندازه ای که اون داره

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
1398/02/23
|
00:02
تو رودربایستی عشق اون نمون. نظر خانواده ت چیه

هروقتم عصبانیم میکنن میگم میخوام بهم بزنم مامانم میگه خودمو میکشم بخاطر خالت اینکار نکن.ازیطرف همش حرف میزنن از یطرفم میگن تموم نکن.ولی نامزدم همیشه هوامو داشته حس میکنم دگ همچین آدمی پیدا نمیشه واسم

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
1398/02/23
|
00:06
منم همیشه انقدر از بگو مگو های بین خاله ها میترسیدم ک نگو..

خاله ها بهترن.دخترخاله ها باهم مشکل دارن انگار چونکه فهمیدیم قبلا داداشم با دخترخالم دوست بوده مشکل پیش اومده.البته اونا نمیدونن که ما خبر داریم و نامزدم هم نمیدونه

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
1398/02/23
|
00:07
هروقتم عصبانیم میکنن میگم میخوام بهم بزنم مامانم میگه خودمو میکشم بخاطر خالت اینکار نکن.ازیطرف همش ح ...

یه بار جدی حرف بزن بس کنن این خاله زنک بازیارو. یا یهدجوری تهدید کن تموم نکن کارشونو تو بهم میزنی نامزدیتو

1398/02/23
|
00:07
یه بار جدی حرف بزن بس کنن این خاله زنک بازیارو. یا یهدجوری تهدید کن تموم نکن کارشونو تو بهم میزنی نا ...

الان گفتم فردا میزنگم آجیت حسابشو میرسم خیلی خونسرد میگا فردا زنگ بزن .ولی نمیتونم اینکارو کنم.مامانم هم نمیزاره کلا جدی نیستن فقط حرف میزنن پشت سر

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
1398/02/23
|
00:09
خاله ها بهترن.دخترخاله ها باهم مشکل دارن انگار چونکه فهمیدیم قبلا داداشم با دخترخالم دوست بوده مشکل ...

البته تو فامیل همیشه حرف و حدیث هست منم عروس فامیل شدم باز ب یه نحوی هست..ک باید مدیریت کنی..من از همون اول ب شوهرم گفتم دعوای مامان باباهامون با هم ب ما ربطی نداره..

❤️همسر و دو فرشته ی زیبایم بودنتان ابدی❤️
1398/02/23
|
00:13
البته تو فامیل همیشه حرف و حدیث هست منم عروس فامیل شدم باز ب یه نحوی هست..ک باید مدیریت کنی..من از ه ...

مشکل من اینه که نمیدونم بعدن تو زندگی مشکل پیش میاد یانه و اینکه نمیزارن زودتر عروسی کنیم برم از پیششون که دگ نبینمشون

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
1398/02/23
|
00:14
به روز رسانی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

یک خانواده ای میشناسم ازنزدیکان زیرنظر

شبگردتنهای | 45 ثانیه پیش

🌹ختم یک میلیون صلوات برای ظهور منجی عالم بشریت 🌹

samalek2020 | 1 دقیقه پیش

به نظرتون چکار کنم به خدا دیونه شدم

45677fatemehhh | 1 دقیقه پیش
بیشتر ببینید
2791
2779

تاپیک های به روز شده

سردرد

آلفن ایکس
57 ثانیه پیش

کی برند گرلن و باربارا استورم رو میشناسه

محصولات پوستی چی
57 ثانیه پیش

یذره دلم برا شوهرم سوخت بنظرتون کارم اشتباهه

خواهر زندگی را برده است 🚶🏻‍♀️
59 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
فردا برای همیشه از این خونه میرم
توسط   khastaaaam  |  1 روز پیش
شوهرم گفت دندون عقل تو کشیدی 😐😐اقدام کنیم
توسط   mahsad76  |  20 ساعت پیش
نامزدم میگه پولتو بذار با هم خونه بخریم‼️خانمای متاهل بیایید
توسط   party_kiss  |  20 ساعت پیش

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

فردا برای همیشه از این خونه میرم

khastaaaam | 1 روز پیش

✨ورود باشکوه✨

_vampi_ | 21 ساعت پیش

حست میگه اره یان

gomshode_drkhod | 1 روز پیش
بیشتر ببینید
داغ ترین های تاپیک های امروز
نامزدم میگه پولتو بذار با هم خونه بخریم‼️خانمای متاهل بیایید
توسط   party_kiss  |  20 ساعت پیش
شوهرم گفت دندون عقل تو کشیدی 😐😐اقدام کنیم
توسط   mahsad76  |  20 ساعت پیش
حس ششمی جن میای تاپیک من 🥺🥺🥺
توسط   شکیبازندگی  |  4 ساعت پیش

امروز با کلینیک

پرسش و پاسخ

پرخاشگری کودک سه و نیم ساله

پرسش و پاسخ

کی می تونم تست بارداری بدم؟

پرسش و پاسخ

آیا باردار هستم؟
ورود به کلینیک
وب گردی
بحرین زیر نور توسعه پایدار؛ گامی سبز در خلیج فارس برای حذف ۱۰۰ هزار تن کربن در سال
بحرین
بار سنگین بانک آینده بر دوش بانک ملی / چرخه ناترازی در نظام بانکی ایران تکرار می‌شود؟
بانک آینده
ناگفته‌های توافقنامه 123 آمریکا و عربستان؛ چگونه میدان‌داری روسیه و چین محدود می‌شود؟
فاجعه فرونشست شهرها را تهدید می‌کند!
ریسک تامین مالی در هر کشور چقدر است؟ + اینفوگرافی
ریسک تامین مالی در سال ۲۰۲۵