خب به خواهر شوهرت میگفتی حالا من خودم نمیخواستم خودم رو وارد ماجرا کنم با خودم میگفتم بهتره مادرجون مطرح کنن و بدون حاشیه حل بشه وولی چون نخواستن دیگه منم بار دیگه تکرار بشه خودم با سند و پرینت مکالمه و .. میرم خونه خاله تا بفهمم مشکلشون چیه.
اینجوری خواهرشوهرت میرفت به ننه عتیقش میگفت
بعد به شوهرت بگو اول نیم سکه منو بده بعد برا مادرتم گوشی بخر.