چند بار با شوهرم بحثم شده سر بعضی بی محبتی هاش، به من میگه گیر الکی میدی، حساسی و....من به اندازه محبت میکنم
دیشب پدر شوهر و مادر شوهر و خواهر شوهرم با بچش اومدن خونم، من همش سر پا، صبح شوهرم رفت سرکار، من روزه، با دو تا بچه کوچیک، پاشدم به صبونه دادن و نهار درست کردن، برنج و مرغ گذاشتم، تا کلی هم دور تمیز کردن خونه بودم، انتظار داشتم شوهرم یه زنگ بهم بزنه، نزد، ساعت دوازده برداشتم چند تا پیام براش نوشتم که باید زنگ میزدی و....من دیگه تحمل نمیکنم و....
اون میگه نه نیاز نبود و....
به نظرتون من واقعا دارم تند میرم