اخيش زاييدم راحت شدم بالاخره
امروز ظهر ترخيصم كردن
واقعا ماه اخر بارداري بيچارم كرده بود با اينكه كلا ٦ كيلو اضافه كرده بودم ولي شباي اخر ماه نه در حد مرگ عذاب ميكشيدم و خوابم نميبرد از درد كمر و سر و حس سنگيني تنفس و ...
براي همه منتظرا دعا كردم
سزارين بودم و بيحسي از كمر رو انتخاب كردم و دور از جونتون مث سگ پشيمونم چون نتونستن بيحسم كنن و چند بار سوزن كاريم كردن اخرشم بيهوش شدم
در كل زايمانم با همه ي بديا و خوبياش گذشت و الان پسر نازم كنارم خوابيده اينم عكسش تو پست بعدي