2777
2789
عنوان

احساس میکنم خیلی افسرده شدم

466 بازدید | 8 پست

۸ساله ازدواج کردیم.شوهرم با برادرش تومغازه پدری که بنام مادرش بود کار میکرد.با اینکه شوهرم بزرگتره اما کارت مغازه دست برادرش بود و برادر و مادرش تسلط روی مغازه داشتن اما اینطور تظاهر میکردن که من در زندگیم دررفاهم.از اولش به شوهرم گفتم از اونجا بیا بیرون گوش نداد.تنبلی کرد و تعصب خاصی رو خانوادش داشت.برادرش ازدواج کرد و بعدا معلوم شد برادرش مغازه رو خالی میکرد و خرج میکرد خانومش درسشو خوند دوسال ما از اون مغازه دراومدیم با دوتا بچه کوچیک مستاجر با کلی بدهی و قرض که از اون مغازه به یارگار موند.مادرشوهرم پشت مارو خالی کرد.الان جاریمو میبینم سرکار میره و درسشو خونده عذابم میگیره من باید بشینم فقط بدهی بدم.از همه بدم میاد از شوهرم مادرش برادرش بدم میاد. هرروزم گریه ست واقعا افسرده شدم😢😢😢😢

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

گریه  کردن تو هیچ دردی رو دعوا نمیکنه خانمی فقط زندگی برات تلخ تر میشه 

شوهرمنم کارمنده بانکه .برادرشوهربزرگترم یه زن و سه تابچه داره ما خرجشونو میدیم .۵تومن حقوق میگیریم اونم نصف نصف میخوریم .کلی قرض داریم و بدهی وام بخاطر درست کردن خونه دو طبقه برای اونا و خودمون .یعنی حرص دنیارو میخورم ولی نمیتونم کاری کنم شوهرم میکه من برادرمو ول نمیکنم .منم نمیدونم چیکارکنم .انقدر حرص خوردم ولی فایده نداشت .جاریم عین دختر ۲۰ساله میمونه من از نظر قیافه داغون شدم .اینارو گفتم که بدونی حرص خوردن دردی رو دوا نمیکنه .سعی کن تلاش کن زندگیتو روبه راه کنی و شوهرتو تو مشتت بگیری حالا که از خانوادش خیری ندیده .

گریه  کردن تو هیچ دردی رو دعوا نمیکنه خانمی فقط زندگی برات تلخ تر میشه  شوهرمنم کارمنده ب ...

الان دیگه شوهرم خودش میدونه تو مشتمه اما میخوام چی‌کار چه فایده ای داره بچه هامو چیکار کنم دلم بحال بچه هام میسوزه که شرمنده شون شدم و فقط بدنیا آوردمشون

خوب مگه تقصیر توعه که شرمنده بچه هاتی .تقصیر شوهرته .که اونم فقط اعتماد کرده به خانوادش الانم داره جواب اعتامدشو میگیره .گلم من یه روز انقدر باشوهرم بحث ودعوا کردم که کارش به بیمارستان قلب کشید با اینکه خیلی وقتا بخاطر ناحقی که درحق منو بچهمون میکنه وازش متنفرمیشم ولی اون لحظه که اون حالش بد شد باخودم گفتم اگه سکته میکرد یامیمرد بچم یتیم میشد و خودم بیوه .دیگه پول چه ارزشی داشت .خوش حال باش که سالم هستین و تلاش میکنین .دنیا که به آخر نرسیده .اگه تا حالا نتونستین بشین فکرکن ببین چجوری میتونی به شوهرت و زندگیت کمک کنی و برای آینده بچه هات یه کاری بکنی.

خوب مگه تقصیر توعه که شرمنده بچه هاتی .تقصیر شوهرته .که اونم فقط اعتماد کرده به خانوادش الانم داره ج ...

چجوری میتونم کمک کنم بنده خدا با دوتا بچه کوچیک اسیر آواره شدم دیگه خونه ام نمیتونم با این چندرقاز پولم بگیرم دیوونه شدم

خدا کمکت میکنه گلم کم نیار و سعی کن تحمل کنی حداقل بخاطر بچه هات 

خونه بابات نمیتونی بمونی

یا برو پیش مادرشوهرت و بهش بگو چه به روزتون آورده یعنی دلش به حالتون نمیسوزه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز