شوهرم مغازه داره بعد ی مشتری داره پسره از این ترنساس ب شوهرم علاقه پیدا کرده ب شوهرم گفته ببین از تنهایی رگمو زدم میای باهم بریم خونمون نیم ساعت قلیون بکشیم یا میگ هی میاد میگ موهامو ببین چقدر قشنگه خلاصه رغیب عشقی پیدا کردم
#یه_نصیحت_دوستانه🤔 میدونی رفیق؛حقیقتش اینه که هممون یه روزی پیر میشیم...نه چهرهای که الان داریم برامون میمونه نه این بر و بازو و هیکلی که احیاناً به هم زدیم!☝️اون روزی که این سرمایهها از دست بره، دیگه فقط خاطرههایی که باهاشون ساختیم مهمه...👈 اینکه هیکل و قیافه و از همه مهمتر دلمون رو برای چی گذاشتیم وسط ؟؟❌برای رابطههای نادرست؟❌برای آدمای نادرست؟❌برای کارای نادرست؟چند ثانیه خودِ پیر و از رنگ و رو افتادهمون رو تصور کنیم؛ چی از دست دادیم تو این سالها...؟؟ درست زندگی کنیم،همونطور که خدا ازمون خواسته...
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
از دست دادنِ هر انسانی که از دست می دادم آزاردهنده بود. گرچه اکنون متقاعد شده ام که هیچکس کسی را از دست نمی دهد؛ زیرا هیچکس مالکِ کسی نیست. این تجربه ی مهمِ آزادی ست