من سه شنبه ۲۷ فروردین تو بیمارستان بازرگانان زایمان کردم تو هفته ۴۱ صبح سه شنبه بستری شدم بهم امپول فشار زدن دردام شروع شد ازم خواستن ورزش کنم یه سری حرکات ورزشی بهم گفتن انجام بدم برا توپ اوردن ظهر بود که کیسه ابمو زدن بعد نیم ساعت دوبار شروع کردم به راه رفتن تا ساعت ۱۱ شب ولی هیچ تغییری نکردم با تمام زحمتا و همراهی هایی که ماما ها بهم کردن دیگ دکتر دستور داد برای سزارین ساعت ۱۱:۴۵ دقیقه بود که صدای نی نی نازمو شنیدم
از زمانی که تو را بین خلایق دیدم مثل یک فاتح مغرور به خود بالیدم
من سه روز تو بیمارستان بستری بودم خیلی خیلی راضی بودم از کادرش قوق العاده مهربون با مسئولین همراه بیمارن درکش میکنن روحیه میدن صبحش از بچم ازمایش گرفتن زردی داد بردنش بستری کردن
از زمانی که تو را بین خلایق دیدم مثل یک فاتح مغرور به خود بالیدم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من از طریق خانم غلامی ماما ساکن درمانگاه مهر پرند که تو ۹ ماه بارداری همراهم بود اشنا شدم منو برد این بیمارستان از صبح همراهم بود تا لحظه ای بچه ام بدنیا اومد
از زمانی که تو را بین خلایق دیدم مثل یک فاتح مغرور به خود بالیدم