صاحبخونه اومد دم در کلی فحش و ناسزا گفت .شوهرم نون خریده بود که نیمرو بخوریم.گفت ادمی که اجاره اش عقبه کوفت بخوره نونم نباید بخوره.نگین چرا سرکار نمیری .رفتم همه جا رفتم کاردرمتزلم انجام دادم ولی دریغ از دستمزد.شوهر بدبختم کلی خوشحال بود که موتورش کارش درست شده .ولی دیر شده هرچی فرصت خواستیم نداد.میگه نهایت تا اخرهفته.بچها گریه امونمو بریده دعا کنید بمیرم...