2777
2789

سلام بچه ها.هی میخوام تاپیک نزنم ولی ذهنم درگیره.من سه ساله عروسی کردم

فقط دوتا خواهرشوهردارم بزرگه خیلی خوبه ولی کوچیکه....پنج سال از من و ۱۰ سال از شوهرم کوچیکتره

از روز اول زخم زبونی نبوده که بهم نزده باشه.خیلی نیش و کنایه زده بهم.شوهرمم قبل عقد بهم گفته بود خواهرکوچیکم تنده و اخلاق خوبی نداره.ولی تا این حدشو دیگه تصور نمیکردم.هر حرف و توهینی رو بهم زده البته وقتی شوهرم نباشه.اخه همشون از شوهرم حساب میبرن

خواهرشوهرم کا ی کرده ازش متنفرم.خیلی زیاد.یه وقتایی حرفاشو نشنیده میگرفتم یه وقتایی هم نمیتونستم تحمل کنم و با گریه به شوهرم میگفتم خیلی ازش عصبی میشد و یکی دوبارباهاش برخورد کرد.ولی پدرشوهرمادرشوهرم همیشه بهش میدون دادنو هیچی بهش نمیگن.انقد گستاخه که با پدرش مثل بچه رفتار میکنه.امرونهی میکنه و این اصلا واسشون غیرعادی نیست

حالا از اینا بگذریم من بجز سلام واحوالپرسی ساده حرفی باهاش نمیزنم.خیلی ازش زده شدمو هرکاری میکنم نمیتونم صاف شم باهاش.برای تولدش یا عیدیش زورکی چیزی میخرم.اصلا خوشم نمیاد ازش انقد که خودشو ازچشمم انداخته.شوهرمم این رفتارخواهرشو میدونه.قبلنا میگفت باهاش محدود باش.رو نده.حالا یه مدته من چیزی از خواهرش نمیگم بهش شوهرمم خیلی اونو تحویل میگیره.خیلی حرصم درمیاد.اتقد ازش متنفرم که نمیخوام شوهرم حتی حالشو بپرسه.نمیدونم چیکار کنم که حس درونی خودم خوب بشه.اصلا نمیتونم برم سمتش و نمیخوامم برم.چون اگم یکم باهاش صمیمی شم و رو بدم دوباره کاراش شروع میشه

از حرفاشو کاراش ننوشتم که خیلی طولانی نشه 

و دراخر اینکه دوساله با پسری در ارتباطه و من اینو فهمیدم.پیشم یه آتو داده.به خودم میگم هم بهم توهین کرده هم من هواشو دارمومثلا به شوهرم درمورد رابطش چیزی نگفتم.گاهی حرصم میگیره که بهش بگم ولی باز نمیتونم.چیکار کنم شوهرم اینهمه تحویلش نگیره.بخدا اگه حرفای اونو برادرمن به شوهرم میزد شوهرم که هیچ منم دیگه اسمشو نمیاوردم.شوهرم همه چی زود یادش میره.خواهرشم واقعا عصبیم میکنه.میبینمش حالم بد میشه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من نمی دونم چکار کنی حست خوب شه

ولی دوست پسر داشتن اون ربطی به شوهرت نداره

نظرات من صرفا برای صاحب تاپیک میباشد،ریپلای انسانهای بدون مغز یا متعصب  رامشاهده نکرده و پاسخ نمیدهم😊
ابروی هیچ بنده ای رو نبر.مجرده نباید تنها بمونه ک دو ساله با یکیه نه هر دیقه با یکی!تو واقعا بد جنسی ...

لجم میگیره ازش ولی باز دلم قبول نمیکنه

اگه بدجنس بودم بیار جواب حرفاشو میدادم.بخاطر شوهرم بخاطر حرمت بزرگتراش چیزی نگفتم

من که باشوهرم قبل ازدواج ارتباط داشتم بعدنامزدی اونو هی میزد توصورتم که چقد راحت میگی اشناییت داشتیم.

تو خانوادشون همچین چیزیو مسخره میکنن حالا واسه خودش پیش اومده.ماها واسمون غیر عادی نیست.حتی از روز اول اشناییم مادرمو درجریان گذاستم که اشتباه نکنم ولی اون میگفت چه مامانی داری که گذاشته در ارتباط باشی

واقعا برای همچین آدم هایی متاسفم

هیچ کاری نمیتونی باهاش بکنی عزیزم 

فقط نادیده بگیرش همین 

میدونم خیلی سخته 

ولی سعی کن بیخیالش بشی 

به فکر خودت باش 

ببخش اینجوری حرف میرنم قصد جسارت به شوهرتو ندارم 

ولی فقط به فکر خودت باش نمیگم از شوهرت دوری کن یا باشه بد شو 

اما خودتو بیشتر تحویل بگیر

سعی کن با کلاس ها و هنر های متفاوت خودتو بالاتر از این بکشی مخصوصا اگه بچه نداری 

اگه هم بچه داری تمام انرژی تو بزار بعد از خودت برای بچه ات 

با دیدن موفقیت ها و خونسردی تو بدترین دشمن هم از پا در میاد 

اینجوری خودت هم حس آرامش داری 

میدونم گفتنش آسونه و عمل کردنش سخته ولی خیلی از ما 

لازمه یه سری حرف هایی که خودمون میدونیم هم از زبان کس دیگه بشنویم 

موفق باشی عزیزم 

بالاخره اخرش خواهرشه دیگه نمیتونه کلا بیخیالش بشه که

شما هم فقط سعی کن وقتی شوهرت نیست با خواهرشوهرت و خانوادش تنها نباشی

تدریس زبان آلمانی با قیمت مناسب انجام میدم... واژه ی ترشیده مال دورانیه که زنها هنری بجز شوهر کردن نداشتن. برای زن توانمند امروزی، ازدواج صرفایک گزینه است، نه تنها هدف زندگی...
من نمی دونم چکار کنی حست خوب شه ولی دوست پسر داشتن اون ربطی به شوهرت نداره

منظورم اینه این اتو داشتن ازش باعث شده زبونش یکم کوتاه بشه پیشم

وشوهرم فک میکنه اون کلا متحول شده و تحویلش میگیره فک نمیکنه اگه جاش باشه تیکه بارونم میکنه

واقعا برای همچین آدم هایی متاسفم هیچ کاری نمیتونی باهاش بکنی عزیزم  فقط نادیده بگیرش همین&nbs ...

بچه ندارم

کارای هنری زیادیم میکنم.خواهرشوهربزرگم تعریف میکنه میگه خیلی باسلیقه ای و ما اینطوری نیستیم خیلی ادم ساده ایه.از جون و دلم کمکش میکنم.ولی این یکی خیلی ساده میگیره.میگه مگه چیزی داره درست کردن این

خیلی حسوده.من اصلا تحویلش نمبگیرم ولی اینکه شوهرم جدیدا تحویلش میگیره حرصمو درمیاره.انقد ازش بدم میاد نمیخوام شوهرمم بخوادش

بالاخره اخرش خواهرشه دیگه نمیتونه کلا بیخیالش بشه که شما هم فقط سعی کن وقتی شوهرت نیست با خواهرشوهر ...

الان فقط باشوهرم میرم.قبلا نزدیکشون بودیم هرروز یرمیزدم.مادرشوهرمم شده خب ناراحتم کنه ولی یادم رفته ازش بدم نیومده ولی خواهرشوهرم از ریشه میزنه.یعنی واقعا نمیخوام حتی ببینمش

میفهمم چی میگی کاملا میفهم 

ایکاش راه حلی داشتم تا بتونم بهت کمک کنم 

ولی مطمین باش هیچ کس جز خودت نمیتونه 

نمیتونی از شوهرت بخوای خواهرشو تحویل نگیره نه تنها آدم بدی میشی پیش شوهرت ، مطمین باش بعدا حس بد تری بهت دست میده 

متاسفم فقط همین

میفهمم چی میگی کاملا میفهم  ایکاش راه حلی داشتم تا بتونم بهت کمک کنم  ولی مطمین باش هیچ ...

ممنونم ازت

منم انقد حسم بهش بد شده حتی نمیتونم اسمشو بیارم.یا ظاهرسازی کنم.شوهرمم میدونه ازش بدم میاد

نمیخوان ردی ازش تو زندگیم باشه.خیلی اذیتم کرده خیییلی

تمام مراسم عروسمو کوفتم شد.نزاشتن خودم تصمیم بگیرم.ادای پیرزنارو درمیاره دختر ۱۹ ساله

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   آرزو_1388  |  4 ساعت پیش
توسط   مادرزنم  |  2 ساعت پیش
توسط   honye_ella  |  16 ساعت پیش