سلام بچه ها خواب دیدم غروبه با پسرم چهار سالشه تقریبا میخوام برم خونه پسر عمم برا نذری محرم که انجا شام بخوریم بعد دیدم خودمو پسرم بدون دمپایی هستیم برگشتیم بریم خونه پدرم دمپایی بپوشیم سگ های زیادی که زرد و بیشتریا سیاه بودن و بعصی ها درشت اندام بمون حمله کردن بعد من فرار کردم دفاعم کردم تا اینکه صاحبشون اکمد بردشون بعد شوهرم اومد بچه رو برد خونه کسی دوباره اوردش بعد یکم خوابم ادانه داشت ولی مهم نبود که بگم اگه کسی بلده برام تعبیر کنه ممنون
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من همیشه خوابهایی میبینم مفهومی و فلسفی فوق العاده پیام دار. حالا عکس العمل من: بعد خواب یه مروری از اول تا آخر میکنم خوابم رو بعد به دست فراموشی میسپارم. اصلا اعتقاد ندارم به چهار تا فعل و انفعالات مغزی توی خواب