ساعت۲/۵ظهر خواب بودم که در زدن رفتم جلو در دیدم خواهرشوهرمه گفت شام بذار میایم خونتون البته اینم بگم ایشون عید نیومدن خونه ما بازدیدمونو پس بدن الانم خودشو دعوت کرد شام
چه اشکالی داره.بعدا توام اینکارو بکن
خوبه بسلامتی خوش باشید
چاره ای نداری جز اینکه شام بذاری بیان خونتون
خيلي بيشعور تشريف دارن ايشون
هوووم خوب شامتو بذار دیگه.الان میخوای چی بگیم.
رابطتون خوبه و یکی هستین که خودش اومده کفته شام میایم .چقد دیر داره میاد واس عید
اوه خب حالا فکر کن زنگ زده ....خونه داداششم نیاد بنده خدا
خونه برادرشه غریبه که نیست میخواسته احساس صمیمیت کنه
ببخشیدا ولی خونه داداششه دیگه من اصلا با زنداداشام رودربایستی ندارم راحتیم هروقت برم هرچی داشته باشن باهم میخوریم شماهم سخت نگیر
یعنی خیلی جای تعجب داره یکی خودش براشام بیاد خونتون؟یعنی شما خودتون باید حتما کسی رو دعوت کنید؟همسایه طبقه بالایی ما اومده خودش زنگ زده به شوهرم ما شام میایم خونتون.خیلیم کیف کزدم
این چیزا مهم نیست...
مگه کار همیشه اشه
حانواده شوهر منم دیشب اومدن عید دیدنی و شام.
روز روز خداست. بگذر .اوقات خودتو تلخ نکن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
