من خواب دیدم بچه دار شدم یعنی زایدم یه پسر رو خیلی راحت بود زایدنش بعد برادرم برد گزاست تو حیاط مامانم اینا منم اومدم گفتم چرا برداشتیش گزلشتیش اینجا بچه تو کالیسکش بود بغلش کردم دیدم بچه نازهیکم دست و پاهاش دراز خودشم برای یه روزگیش بزرگ بود تو دلم کفتم اخه بچه یع روزه بزرگ نیست ..بعد بچه باهام حرف زد نفهنیدم چی گفت ...بعد همسایمون در رو زد منم بغلم بود بچه دختر همسایمون بچه زایده بود زائو بود مثل من بهم گفت شیر داری دست به سینه هام زدم گفتم نه ندارم خودمم سینه هام یکم اویزون شده بودنند بعد به شوهرم هی میزنگیدم که برداره بعد بیدار شدم